بسم الله الرحمن الرحیم
قبل از این، ترجمه ای از آیه ی 45 سوره نحل، بیان کرده بودیم.
اکنون دوباره آن ترجمه را در معرض دید همه قرار می دهیم. البته این بار ریشه ی لغاتِ استخراج شده از کتب لغت که سبب این ترجمه شده اند نیز، در معرض دید همگان قرار می گیرد:
أَ فَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السيِّئَاتِ أَن يخْسِف اللَّهُ بهِمُ الأَرْض
أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَاب مِنْ حَيْث لا يَشعُرُونَ.
ریشه لغات:
مکر: تدبیر وتقدیر برای ضرر رساندن، پوشاندن عملی که به شخص ديگر با تدبير و تقدير، ضرر بزند. کفار، در تدبير و فکر در اخلال، افساد، تضعيف و نابودی حق مدام کار می کنند.
کيد قوی تر از مکر است. حيله هم برای نفع و هم ضرر است. خدعه نيز، پنهان کردن چيزی است که بايد آشکار باشد[1].
سوء: چيزی که در ذات بد باشد.
فرق بین سوء، قبح، ضرر و فساد: سوء، در برابر حسن است. ضرر در مقابل نفع است و در چیزی است که دانسته نیست. در قبح، صورت کار ملاحظه می شود چه در گفتار، چه در عمل يا موضوع. فساد در مقابل صلاح است و اختلال در عمل يا نظر وغيره است. پس سوء در چیزی است که دانسته انجام شود، نیکو نباشد و اعم از جهت صورت و غیره است.
سيئه صفت است بر وزن فعیله و جمع آن، سیئات است. صفت بودنش، دلالت بر دلالت شدیدتر و مؤکدتر از سوء می کند که اسم است.[2]
ال در “السيئات” را اگر جنس بگيریم، يعنی تمام زشتی ها.
“خسف الله به الارض": خدا او را از زمين ناپدید کرد.[3]
فرق بين خسف، کسف، غور و سيخ: مواد کلماتشان را بررسی می کنيم؛ حرف خاء حلقی است. کاف، بالای حلق است. پس در خسف، شدت فرو رفتن در برابر کف است. غور، مرکب از حرف حلقی و حرف لین است، پس دلالت بر نفوذ دقيق و ورود لطیف دارد. اما سيخ،خاء در آخر و حرف لين را در وسط دارد پس دلالت بر دخول جزئی با لین و سپس ثبوت و شدت می کند. خسف از نظر لفظ و معنی نزديک به ماده ی خزی، خسر، خسّ، خشع و خضع است.[4]
أتی: آمدن به سهولت و به جريان طبيعی، چه لازم چه متعدی، چه در مکان، چه در زمان، و چه فاعل و مفعول معقول يا محسوس باشند.[5]
عذب: موافق طبع و مقتضی حال، عذاب با داشتن الف، امتداد را می رساند.[6]
شعور: ادراک دقيق[7]
ترجمه:
پس آيا کسانی که تمام زشتی ها را تدبير کردند، از اينکه خدا در زمين فرو بَرَدِشان (تا به کلی محو شوند[8]) يا آنچه را که موافق طبع کدرشان است به طور مستمر[9] (عذاب)، از جايی که ادراک دقيقش نمی کنند(ناگهانی)، به راحتی برسرشان بفرستد، اطمينان يافتند!!
[1] . حسن، مصطفوی، التحقيق فی کلمات القرآن، ج 11، ص 144.
[2] . همان، ج 5، ص 253.
[3] . سيدعلی اکبر، قرشی، قاموس قرآن،ج 2، ص 247.
[4] . حسن، مصطفوی، ، ج3، ص 58.
[5] . همان، ج1، ص 30.
[6] . همان، ج 8، ص 67؛ سيدعلی اکبر، قرشی، ج 4، ص 43.
[7] . همان، ج 6، ص 75.
[8] . حسن، مصطفوی،، ج 3، ص 57.
[9] . همان، ج8، ص 67.
با نام خدا
در آیه ای از قرآن می خوانیم که:
” و مِن آیاته اَن خلقَ لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودةً و رحمةً “
در این آیه مخاطب مردها هستند یا هم زنان و هم مردان؟
به آیه ی دیگر دقت کنید:
” هو الذی خلقکم منِ نفسٍ واحدةٍ و جعل منها زوجها لیسکنَ الیها فلمّا…..". (اعراف/189)
با استفاده از آیه ی اعراف، می فهمیم که ضمیر"کم” در آیه ی اول به مردان بر می گردد.
پس هدف از ازدواج در مرد، آرامش است.
اما زن، هدفش از ازدواج، کسب پشتوانه است. زن ها آرامش نمی خواهند، گرچه نتیجه ی پشتوانه دادن، آرامش خواهد بود.
زن= منبع آرامش مرد= محتاج شدید به آرامش
زن باید آرامش بدهد و مرد موظف است پشتوانه کند.
مرد سر پا می ایستد تا پشتیبانی زن کند(الرجالُ قوّامون علی النساء).
یکی به جای مادر، همیشه باید قربان صدقه ی مرد برود تا سر پا باشد!!(مرد نباید بخوابد در حالی که از زنش ناراضی است).
دیده اید دخترها خیلی بابایی اند، چون بابا پشتوانه است. این را نسبت به شوهرش هم باید احساس کند.
اگر این درست شد، زن دیگر طلبکارانه محبت نمی کند.
مادر چطور قربان صدقه ی بچه اش می رود و بی حساب عشق می ورزد، به شوهر هم حساب نشده عشق بورز.
وقتی مرد به آرامش رسید، آن وقت بین شما موّدت و رحمت ایجاد می شود.
یک نمونه از پشتیبانی مرد، دادن مهریه است(پشتوانه ی اقتصادی) و این مهریه را باید مثل عسل تقدیم کند(نحلةً)
زن که تأمین شود آرامش می دهد!!
دوره تخصصی: حجت الله رحمانی
به نام خدا
أَوْ يَأْخُذَهُمْ في تَقَلُّبِهِمْ فَمَا هُم بِمُعْجِزِينَ.
(نحل/46)
ترجمه:
يا از اينکه خدا آنها را در حالی که با همان نعمت هایی که در آن غوطه ورند، عذابشان کند {يا از اینکه خدا يا عذاب، آنها را در حالی که سرگرم گناهان و مکر با خدا ورسول اند، يا در حالات مختلفِ بدونِ مقصدشان که بی توجه به خود و بی خبر از اعمالشان و غافل از مؤاخذه ی الهی اند، بگيرد}، (اطمينان يافتند؟!)،بنابراین، آنها، به هيچ وجه، بر خدا غلبه و از حکم او فرار نخواهند کرد!!
به نام خدا
أَ فَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السيِّئَاتِ أَن يخْسِف اللَّهُ بهِمُ الأَرْض
أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَاب مِنْ حَيْث لا يَشعُرُونَ. (نحل/45)
ترجمه:
پس آيا کسانی که تمام زشتی ها را تدبير کردند، از اينکه خدا در زمين فرو بَرَدِشان (تا به کلی محو شوند)يا آنچه را که موافق طبع کدرشان است به طور مستمر (عذاب)، از جايی که ادراک دقيقش نمی کنند(ناگهانی)، به راحتی برسرشان بفرستد، اطمينان يافتند!!
نظر خود را در مورد این ترجمه بنویسید.
با نام خدا
نظر خود را در باره ی این ترجمه از آِه ی 44 سوره نحل برای ما بفرسید.
“بِالْبَيِّنَتِ وَ الزُّبُر ِوَ أَنزَلْنَا إِلَيْك الذِّكرَ لِتُبَينَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُون“َ. (نحل/44)
ترجمه:
(ما رسولان را) با ادله روشن(دلالت کننده برحقانيت رسالت ) و کتاب های نازله(بر ايشان فرستادیم)، و ما به سوی تو، قرآن را يک دفعه فرستادیم تا برای همه افراد بشر، آنچه را به تدریج به سويشان فرستاده شد، توضیح دهی، و شايدمردم(در زندگی توبينديشند(تا بفهمندآنچه را آورده ای، حق و از طرف خدا بوده است).