تیغ دیوار
من از تیغ دیوار فهمیدم
که ناکس کس نمی گردد از این بالا نشینی ها!!
فَلا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُم……. النجم/32
خودستایی نکنید.
عده ای نزد یکی از ائمه آمدند و گفتند:
ما دیشب نماز شب خواندیم.
امام فرمود:
اما من شب و روز می خوابم
و اگر فرصتی هم بین این دو پیدا کنم، باز هم می خوابم.
(معانی الاخبار، ص 99، باب 263)
جميل بن درّاج گويد:از امام صادق عليه السّلام پرسيدم كه:
تفسير فرمودۀ خداوند عزّ و جلّ فَلاٰ تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقىٰ
پس خودستائى نكنيد؛ خدا داناتر است به آن كس كه پرهيزكار گردد و در عمل اخلاص داشته باشد
چيست؟ فرمود:آن است كه انسان بگويد:
ديشب نماز شب خواندم،و ديروز روزهدار بودم،و مانند اينها،
بعد امام عليه السّلام فرمود:
گروهى هستند كه چون صبح بيرون آيند،مىگويند:ديشب نماز خوانديم و ديروز روزه گرفتيم.
پس حضرت علىّ عليه السّلام فرمود:
لكن من شب و روز مىخوابم و اگر ميان روز و شب زمانى مىيافتم،در آن هم مىخوابيدم.
پس ولایت،
مخرب ماقبل و معمّر مابعد است.
حضرت می توانستند بگویند که
من هم نماز شب می خوانم و روزه می گیرم.
آن وقت آن ها خیلی خوشحال می شدند و
می گفتند ما همپا و همتای امام هستیم
و به خود می بالیدند
و باد می کردند
و پس از مدتی می گندیدند.
اما امام جوری تخریبشان کرد که هیچ راه بازگشتی نداشتند.
کانون پژوهش مدرسه علمیه حضرت فاطمه محدثه سلام الله علیهای اصفهان برگزار کرد:
در تاریخ 12 مهر ماه 1395 (روز اول محرم 1348 هجری) در ساعت 8 تا 9:30، نشستی با عنوان “انگیزه دادن به طلاب جوان برای تفسیر موضوعی در قرآن کریم” با حضور استاد محترمِ تفسیر تخصصی و تفسیر نهج البلاغه جامعه القرآن اصفهان و حافظ کل قرآن، حجت الاسلام حجت الله رحمانی برگزار شد.
در این نشست لزوم ترجمه صحیح قرآن در درجه اول، فهم صحیح آن در درجه دوم و پیاده کردن دستورات آن در متن زندگی در درجه سوم مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.
او فرمود: این که قرآن برای زندگی دستور دارد، کاملا درست است. برای مثال قرآن می فرماید: “و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمؤمنین”. قرآن می فرماید من شفاء هستم. دوا ممکن است مدت ها طول بلکشد تا اثر کند و ممکن است اصلا اثر نکند اما شفاء یعنی سلامتی کامل. پس در علاج بیماری های اخلاقی و غیره باید آن را در زندگی پیاده کرد. اگر دستورات قرآن در زندگی ها پیاده می شد، این همه مشکلات مختلف وجود نمی داشت.
ایشان گفتند: برای علاج بیماری های اخلاقی و جسمی و غیره سه شرط اساسی وجود دارد:
بیمار بپذیرد که بیمار است.
دکتر را قبول داشته باشد.
به نسخه دکتر عمل کند.
برای مثال کجای قرآن گفته است مهریه سنگین بگیرید؟ یا وقتی بچه ات دروغ می گوید با تندی با او برخورد کن؟ (حضرت یعقوب علیه السلام در جواب برادران یوسف که به دروغ گفتند یوسف را گرگ خورد، فرمود: من از خدا صبر در این مصیبت صبر و یاری می طلبم).
هم چنین گفتند: یکی از عناوین مقاله یا تحقیق پایانی می تواند این باشد: “امام حسین علیه السلام و یاران او در قرآن". برای این کار، تمام آیاتی را که امام حسین علیه السلام از لحظه خروج از مدینه تا بالای نیزه رفتن سر ایشان تلاوت فرمودند، را باید استخراج و آن ها را تفسیر و تحلیل کرد. برای مثال هنگام خروج از مدینه، اما علیه السلام این آیه را خواندند: “فخرج منها خائفا یترقب”. این آیه را حضرت موسی علیه السلام زمانی که شخصی را کشته بود و فهمید قرار است کشته شود در حالی که از مصر به مدین می رفت، تلاوت کرد. یعنی در حالی که می ترسید و منتظر بود هر لحظه اتفاق بدی بیفتد.
این آیه هم که سر امام حسین علیه السلام بالای نیزه تلاوت کرد: “ام حسبت اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا” حقایقی را آشکار می کند؛ چرا اصحاب کهف از زندگی شان آواره شدند؟ برای حفظ دینشان. امام حسین علیه السلام کارش عجیب تر است چون برای حفظ دین بشریت قیام کرد نه فقط دین خودش.
مثال دیگر برای تحقیق در قرآن: آیا روضه خوانی سند قرآنی دارد؟ هشت آیه اول سوره بروج را ببینید. گروهی از مسیحی ها رد می شدند که یک عده یهودی از آن ها تفتیش عقیده کردند و گفتند نباید مسیحی باشید و باید کشته شوید. گودالی کندند و در آن هیزم ریختند و یکی یکی این مسیحیان را در آن آتش می انداختند و می خندیدند. خدا می گوید: مرگ بر اصحاب اخدود که این کار را کردند. این روضه خوانی قرآنی است.
این مسیحی ها به خاطر دینشان سختی کشیدند و جرمشان دین داری شان بود.
در روضه خوانی، جزئیات را می گوییم و گریه می کنیم؛ قرآن هم همین کار را کرده است.
"یَومَ یَنظُرُ المَرءُ ….وَ یَقولُ الکافِرُ یَا لَیتَنی کُنتُ تُراباً" نبأ/40
چرا کفار وقتی عذاب قریب را دیدند، میگویند: ای کاش خاک بودم؟
مگر خاک بودن چه خصوصیتی دارد و اگر خاک میبودند، چه سودی میکردند؟
رسول اکرم صلی الله علیه و آله، کنیه علی علیه السلام را “ابوتراب” قرار داد.
پس هر کس خودش را در درگاه اهل بیت کوچک بداند،
به عبارت دیگر، “خاکی” شود، پدرش میشود، امیرالؤمنین علیه السلام.
کفار وقتی عذاب را دیدند، این را میفهمند و میگویند:
“ای کاش خاک بودم و از محبت علی علیه السلام، چیزی پیش میفرستادم".
علی علیه السلام صاحب زمین و حجت خدا روی زمین هستند.
زمین مال ما نیست بلکه مال علی علیه السلام است.
بقا و سکون زمین هم از علی علیه السلام است.
هنگام قیامت که کافر، قرب الهی شیعه را میبیند، میگوید ای کاش تراب بودم.
عباية بن ربعى گويد: به عبد الله بن عباس گفتم: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم از چه رو على عليه السلام را ابو تراب ناميد؟ گفت: از آن رو كه على عليه السلام صاحب زمين و حجت خدا بر اهل آن پس از رسول خداست، و بقاى زمين و آرامش آن به او است، و از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم شنيدم مىفرمود: چون روز قيامت شود و شخص كافر پاداش و نزديكى و كرامتى را كه خداى متعال براى شيعيان على آماده نموده، ببيند، گويد: (اى كاش من ترابى بودم) يعنى كاش از شيعيان على (ابو تراب) بودم. و اين است معناى اين آيه كه كافر گويد: كاش من تراب (خاك) بودم."علل الشرائع، الشيخ الصدوق، ج 1، ص 156″
علامه مجلسى رحمه الله در بيان اين جمله گويد:
ممكن است ذكر آيه در اينجا براى بيان علت ديگرى در نامگذارى آن حضرت به ابو تراب باشد، زيرا شيعيان او به جهت تذلل بيش از اندازه و تسليم بودن در برابر فرمان هاى حضرتش تراب ناميده شده اند؛ چنان كه در آيه كريمه آمده و چون آن حضرت صاحب، پيشوا و زمامدار آنهاست، ابو تراب نام گرفته است.
دستمون که به این شیطان لعنتی نمی رسه که نابودش کنیم!!
اما می تونیم لوش بدیم
کاراشو برای همه بگیم
و همه را آگاه کنیم
تا بفهمند چه نقشه های خطرناکی برامون کشیده
شاید همه را نتوانیم آگاه کنیم
ولی باید سعی خودمان را بکنیم:
شبکه های به ظاهر خانوادگی!! ماهواره
شیوع مواد مخدر
وجود وهابیت
و…….
چقدر پر کارند!!
فَامّا الیتیمَ فَلاتَقهَر
همانطور که در ادبیات عرب می خوانیم، “امّا” به جای
“مَهما تَکن مِن شیء” می آید.
یعنی جمله در اصل این بوده است:
مهما تکن می شیء فالیتیم لاتقهر
این به فارسی چگونه معنی می شود؟
این طور:
در هر شرایطی، یتیم را نران
منبع: استاد جعفری، استاد ادبیات عرب