چکیده تحقیق پایانی (قاعده ی نفی سبیل در پرتو تحولات بین المللی «با تکیه بر برجام»)
قاعده نفی سبیل که مستند آن کتاب و سنت است، در ابواب مختلف فقه کاربرد دارد. قاعده نفی سبیل به عنوان یک اصل فقهی، تأثیر فراوانی بر ذهنیت و دستگاه فکری نخبگان دینی ـ سیاسی و اجرایی جمهوری اسلامی ایران گذاشته است. با توجه به موضوع مذاکرات جمهوری اسلامی با کشورهای اروپایی با موضوع برجام، این سؤال مطرح است که براساس این قاعده، که خداوند در قوانین و شریعت اسلام هیچگونه راهی را برای نفوذ و تسلط کفار بر مسلمین باز نگذاشته است. آیا برجام راه تسلط بر کشور ما را هموار میکند؟ در میان فقهای اسلامی، امام خمینی (رحمه الله علیه) در نوشتهها و اقدامات خود در عرصه حکومت، بیشترین توجه را به این اصل مبذول داشته است و ضمن برشمردن آن به عنوان یکی از قواعد فقهی در استنباط آموزههای سیاسی اسلام، آن را از جنبه سلبی و ایجابی مورد توجه قرار داده است. جنبه سلبی این قاعده، نفی ظلم، ستم، استبداد و استعمار برای حفظ استقلال و نفی وابستگی است و جنبه ایجابی آن نیز حفظ نظام اسلامی و ارتقاء منزلت جمهوری اسلامی نزد مسلمانان و مستضعفان جهان است. در این تحقیق با بهره مندی از این قاعده و توجه ویژه به قانون اساسی ایران که در اصول متعدد خود با استناد به نفی سبیل به خصوص در سیاست خارجی، رفتار سیاسی دستگاه دیپلماسی ایران را طراحی و جهتدهی میکند، تلاش شده است که به دیدگاههای امام خمینی، مقام معظم رهبری، قانون اساسی و دیدگاههای دولتمردان و گروههای سیاسی فعال به عنوان مصداقهای عینی نفی سبیل که بر عملکرد دستگاه دیپلماسی تأثیر مستقیم داشتهاند و حتی به نظرات مخالف چنین اصلی توجه گردد.
کلیدواژهها: قاعده فقهی، قاعده نفی سبیل, روابط بین الملل، برجام.