اباصالح(1)
سلام خاص و خالصانه خویش را تقدیم به مولایم،حضرت اباصالح المهدی موعود روحی فداه می نمایم. امید است که سلام چون مرا پذیرا باشید.
دلم برایتان بس تنگ است
زمین و زمان گذشته و قرعه ی غیبت به من خورده و من غایبم.
هستم اما به عدد سن و سال دنیوی شما غایبم گویا نیستم.
کسی که ولی خویش را درک ننموده و حاکمش از نظرها پنهان مانده
سال هاست که غایب است.
اما گم نشده ام.
کسی که هوشیار و منتظری چون شما را دارد، گم نمی شود.فراموش نمی شود.
دلم سخت عاجز روی توست
تو از آن رو برایم تو شدی که یکی هستی من از تو فقط یکی دارم
و کسی که تک است جمع بسته نمی شود.
دلبندم، قلبم به شوق دیدارت در قفس خویش جای نمی گیرد
رهایش کن ملتهب دیدار توست.
روزهایش همه جمعه شده و جمعه هایش همه عاشورا.
چناچه می توانستم همه زمین را هروله می کردم
و جانم را قربانی وجود مبارکت می نمودم
تا از خونم که فرش سرخ قدومت شده، رد شوی و جانم را صدقه راهت می نمودم تا بیایی.
ادامه دارد