انسانیت
هیچ مغالطه و سفسطه ای
قدرت خاموش کردن یا تفسیر غلط
صداها و نغمه های وجدان انسان هایی را که
از روان معتدل برخوردارند، ندارد
علامه جعفری
پایان نامه خانم بتول ولی زاده
چکیده:
واژه ی عالم از ریشه ی علم است و علم در لغت به معنای درک حقیقت است در قرآن و متون اسلامی دارای دو قسم حقیقی و ظاهری و صوری است. علم حقیقی، نور است زیرا مثل نور، روشن و روشنگر است و علم صوری که شامل تمامی علوم رسمی و غیر رسمی می شود پوسته و ظاهر است از خود اصالت و جوهری ندارد و با وجود حقیقت، علم کارایی لازم را پیدا می کند و گرنه جز فساد و تباهی برای شخص و در مقیاس بالاتر برای جامعه انسانی چیزی در بر ندارد. علم حقیقی دارای ویژگی های موهبتی بودن از طرف خداوند و همراهی آن با ایمان و عمل است، جایگاهش در ذات انسان است که برای رسیدن به آن و شکوفایی به تلاش و کوشش بی نیاز است، راه رسیدن به آن تقوی و فرمانبرداری خداوند است. بالطبع عالمان هم بر دو قسم اند و ویژگی های عالمان در قرآن کریم و سخنان معصومین علیه السّلام، تقوی و خداترسی، ایمان و تسلیم در برابر خدا، داشتن تفکر و عبرت پذیری، دلسوزی و کمال جویی و توانایی بر اداره جامعه است. در مقابل از ویژگی های عالمان غیر حقیقی و ناشایست پیروی از هوای نفس بوده و آن ها همواره اختلاف، تفرقه افکنی، خیانت، زر اندوزی و کتمان حقایق را دنبال می نمایند. هدف آیات الهی از تکریم و ارزش گذاری عالم، بیشتر فراوانی بعد تربیتی او است. بدین لحاظ دو واژه ی تعلیم و تربیت در گفتگوها و نوشتارها در کنار هم قرار گرفته اند. بیشترین ویژگی های یک عالم وارسته را باید در خود جستجو کرد تا پس از آن، از طریق الفاظ و عبارات و یا نوشته ها و کلمه ها به مخاطبین منتقل گردد. اوّلین مآخذ برای این پژوهش، کتاب آسمانی بوده و در مراحل بعدی، تلاش شده از زبان اخبار و روایات به عنوان مؤید و مفسّر بهره برداری شود. به دلیل رعایت اختصار و ایجاز و پرهیز از حشو و زواید، سمت و سوی این تحقیق علم و عالم بوده و از پرداختن به خصوصیات جهال و پیامدهای آن در جامعه پرهیز شده است. عالم راستین کسی است که دانش او در خدمت جامعه و مردم بوده و علم و مایه وزر و ربال او نیست به همین دلیل هیچ گاه قصد برتری طلبی بر دیگران نداشته، خاضع و بی پیرایه است.
کلید واژه ها: علم، عالم، حکمت، دانش، علم حضوری، علم حصولی و …
بی تردید، روحانیان و اندیشمندان حوزه، همواره در دفاع مقدس و دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نقشی فعّال داشته اند. در این میان، مراجع بزرگوار تقلید، از همه پیشگام تر و جدّی تر بوده اند. آن بزرگواران، با تشویق و راهنمایی های خردمندانه خویش، به رزمندگان اسلام یاری رساندند و آنان را در پاسداری از ارزش های انقلاب و دفاع مقدس دلگرم نمودند. روحانیان، این پاسداران سنگرهای ایدئولوژیک، همواره از دین و کیان میهن اسلامی دفاع کرده اند. بر همین اساس بود که در جریان جنگ تحمیلی و تجاوز رژیم عراق به کشور اسلامی ـ که قصد نابودی نظام نوپای دینی را داشت ـ این قشر آگاه و متدیّن، در راه پاسداری از ارزش های انقلاب اسلامی و حکومت دینی سر از پا نشناختند و مردانه به سوی جبهه های نور شتافتند. این حق جویانِ سپیدسیرت، در جبهه های حق علیه باطل، نه تنها با مزدوران رژیم بعث جنگیدند، که پیروان دلداده خمینی بزرگ را، به سرچشمه خورشید معرفت و معنویت رهنمون شدند. آنان با برپایی مجالس دعا و نیایش، فضای جبهه را سرشار از نور و معنویت کرده، در تشجیع رزمندگان برومند اسلام، نقش به سزایی بر عهده داشتند. به همین جهت است که شبستان زندگانی ملت رشید ما، همواره از نام و یاد روحانیان و از تابش چلچراغ روشن اندیشه هایشان نورانی است. روحانیت، چونان قشرهای دیگر، از هشت سال نبرد مظلومانه، آموزه ها گرفت و بهره ها برد. دوره ای سرشار از تجربه را گذراند و براندوخته های تاریخی حوزه افزود. در این دوره، روحانیت توانست کارایی خود را به توده ها نشان دهد، ضرورت حیات خویش را بنمایاند و فلسفه وجودی اش را در پیش چشم غرض ورزان و مخالفان بگذارد. نمونه های اعلای روحانیان مجاهد را، در چهره هزاران روحانی پاک باز و فداکار به نمایش آورد و این واقعیت را بنمایاند که حوزه، نهادی کارآمد در روزگار سختیِ این ملت است. بی تردید، حضور روحانیت در نبرد هشت ساله، بصیرت و فقاهت را در روحانیان رزمنده افزایش داد. ایشان با عمق کینه توزی های دشمنان دین آشنا شدند، همگامی کفر را در مبارزه با حق مشاهده کردند، امدادهای الهی را به روشنی درک نمودند، خطای تحلیل در افق محاسبات مادی را با تمام وجود دریافتند، جمع و تفریق عددی تحلیل گران سیاسی را به استهزا سپردند، درس بصیرت سیاسی را، نه در آموزشکده ها و متون خشک سیاسی، که در میدان وسیع نبرد و جهاد فراگرفتند و نسل آگاه و فرهیخته حوزوی را پرورش دادند. بدون تردید، جبهه برای رزمندگان اسلام، به ویژه روحانیان، آموزشگاه معنویت، اخلاص و عرفان بود. در عرصه پیکار، حوزه و روحانیان درس معنویت و اخلاص فراگرفت، از فضای معنوی جبهه بهره ها برد، از چهره های ملکوتی هزاران جوان، عرفان و معرفت آموخت. جبهه، اخلاق عملی را در برابر او گشود. جبهه، میدان گسترده نمایش قوت ها و ضعف های فردی بود. در پرتو حضور در آن، حوزه می توانست خود را محک زند و عیار خویش را بسنجد، ضعف های خود را بیابد و در راه رفع آن بکوشد؛ نیز قوّت های خود را پیدا کند و برآن بیفزاید. اینک در اثر آن فضای عرفانی و اخلاص، حوزه، دانشگاهِ اخلاص و عرفان به شمار می رود. احترام به ارزش های انقلاب، در حوزه های علمیه بسیار حائز اهمیت است. اینک که دفاع مقدس به پایان رسیده، نباید حوزه از تکلیف خود غفلت ورزد و شُهره گان وادی جهاد را در گمنامی وانهد و آنان را در انبوه مشکلات مادی و درسی رها کند.
کلیدواژه ها: جهاد، جنگ، دفاع، شهید، شهادت، شهدای روحانی، روحانیت، جبهه، نقش روحانیت در دفاع مقدّس، دفاع مقدّس ایران.
چکیده پایان نامه خانم زهرا درخشان
این پژوهش، ریشه ها، مصادیق و آثار اسراف را براساس آیات و روایات بررسی می کند. البته تا حدودی هم از دلایل عقلی و اخلاقی در این زمینه، استفاده شده است. امروزه جوامع اسلامی (علی الخصوص جامعه ی ایران اسلامی) به بیماری خطرناک اسراف گرفتار شده اند و بر طرف نمودن این بیماری، در درجه ی اوّل نیاز به متوجّه نمودن مسلمان ها به کتاب خدا و سیره ی ائمه معصومین (علیهم السّلام) دارد. این تحقیق درصدد است به این سؤال اصلی پاسخ گوید که علل روی آوردن انسان ها به اسراف گرایی چیست؟ زیرا یدون توجّه به ریشه ها و عوامل اسراف، حذف آن از زندگی فردی و اجتماعی ممکن نخواهد بود. مسیر پاسخ گویی به این سؤال با مراجعه به کتب مرتبط با تحقیق، طی شد و خلاصه ی نتایجی که حاصل گردید از این قرار است: اسراف در لغت به معنای گذاشتن از حدّ میانه، افراط، زیاده روی، بی اندازه از حاجت خرج کردن و … آمده است؛ و معنای اصطلاحی آن تجاوز کردن از حدّ، در هر کاری است که از انسان سر بزند. گاهی هم به خروج از اعتدال در خرج و بذل مال اطلاق می شود، هر چند در ظاهر چیزی نابود نشده باشد. امّا تبذیر به معنای ریخت و پاش، تلف کردن و از بین بردن چیزی اشت. گناهان و محرّمات شرعی، حکم عقل و عرف جامعه ملاک های تعیین کننده ی اسراف هستند. حرمت اسراف با استفاده از حکم عقل، اجماع فقهای شیعه، آیات قرآن و روایات معصومین (علیهم السّلام) به دست می آید. ریشه های اسراف عبارتند از: خودنمایی، تربیت خانوادگی، فساد اخلاقی، تقلید، وسواس، طغیان، استعمار، جهل، چشم و هم چشمی. در اثر اسراف، خشم الهی، محرومیّت از هدایت، فقر، هلاکت، کمی برکت، زوال نعمت و … به انسان روی می آورد. حق نشناسی، تزلزل و سستی، کاهش تولید، سقوط اخلاقی، اختلاف طبقاتی و ضایع ساختن حقوق دیگران از جمله آثار سوء و اجتماعی اسراف است. آثار مثبت پرهیز از اسراف عبارتند از: تأمین بنیه ی مالی، نفی زمینه ی جرم مالی، کمک به نیازمندان، مبارزه با استعمار و تعظیم نعمت های خداوند. اسراف مصادیقی دارد، از جمله: اسراف در اموال عمومی مثل منابع طبیعی و بیت المال، اسراف در مخارج و اموال شخصی مثل طعام، لباس، مسکن، وسیله ی نقلیّه، وسایل شخصی.
کلید واژه: معانی اسراف، ریشه های اسراف، آثار اسراف، مصادیق اسراف.
چکیده:
ٌآسمان و زمین، در پهنه ی گسترده ای که خداوند حکیم در مقابل انسان گشوده است، همواره برای او دارای ابهام های زیادی بوده اند. قرآن کریم می فرماید:"خداوند آسمان و زمین را در شش روز آفرید” که مفسران، شش روز را به شش دوره تعبیر کرده اند. خلقت زمین در دو دوره و خلقت آسمان ها نیز در دو مرحله بیان شده است. خداوند روزی های اهل زمین را در چهارفصل تعیین فرمود و کوه ها را بر زمین افراشت تا آن را از لرزش و جنبش حفظ کند. خورشید، ماه و ستارگان، تسلیم فرمان خداوند هستند و ستارگان زینت بخش و چراغ هایی برای سقف آسمان هستند. برحسب آن چه از روایات معصومین(علیهم السلام) به دست ما رسیده است، زمین از خاکستر وآسمان ها از دود خلق شده اند.
کلیدواژه ها: آفرینش، زمین، آسمان
چکیده پایان نامه خانم سمیه ارشی با عنوان بالا را در زیر بخوانید:
از آنجا که اولین معلمان و مربیان کودک، پدر و مادر او هستند و کودک، بسیاری از سجایای اخلاقی خود مانند: شجاعت، سخاوت و… را از والدینش کسب می کند؛ بنابراین روح سالم یا ناسالم خانواده و مخصوصاً پدر و مادر تأثیر عمیقی در پرورش فضائل اخلاقی یا رشد رذایل او دارد. اهمیت این موضوع، زمانی آشکار می شود که اولاً کودک بسیار اثرپذیر است و ثانیاً آثاری که در روح او نفوذ کند، ماندنی پابرجا و ماندگار دارد. اهمیتی که مادر خوب در تکوین شخصیت طفل و پرورش همه جانبه ی او و در نتیجه بهسازی جامعه دارد، در اسلام نادیده نیست و در فرمایشات اهل بیت علیهم السلام، به انتخاب همسر با عفت، دارای اصالت خانواده، تقوا و با ایمان سفارش شده است. او است که با انتقال خصایص و روحیات انسانی خود به کودک، در سعادتمندی یا شقاوت او مؤثر است. دین مبین اسلام با نگاهی عمیق و همه جانبه به مسأله ی فرزند آوری از همان زمان انتخاب همسر، لحظات انعقاد نطفه هنگام آمیزش و هم چنین حین بارداری نکات قابل توجهی بیان داشته است. باید دانست که رعایت نکات بهداشتی نیز از ضروری ترین اعمالی است که باید از ابتدای بارداری و حتی قبل از آن مورد توجه قرار گیرد. زیرا بسیاری از بیماری ها برا اثر رعایت نکردن بهداشت ایجاد می شوند. در واقع آشنایی با نکات بهداشتی و پزشکی و رعایت آن ها نوعی پیشگیری قبل از وقوع بیماری است و این به صرفه ترین و عاقلانه ترین کاری است که هر آدم دلسوزی نسبت به خود و اطرافیانش انجام می دهد. تغذیه ی مادر در دوران بارداری و تأثیر آن بر جنین نیز بسیار سفارش شده است کمبود غذایی مادر یا استفاده از غذاهای ناسالم از نظر پزشکی و حرام بودن تغذیه ی مادر از لحاظ دینی اثرات مخربی بر جسم و روح جنین خواهد گذاشت. ایجاد حفظ آرامش محیط زندگی مادر باردار نیز از جمله وظایف اخلاقی والدین در دوران بارداری است که نقش بسزایی در داشتن فرزند سالم و با نشاط خواهد داشت.
کلید واژه ها: خانواده، ازدواج، انعقاد نطفه، بارداری، فرزند صالح، فرزند سالم.