دعوت قرآن به تعقل و تزكيه تواماً
گرچه علم حكمت و فلسفه داراى اصالت و متانت است، و اشرف علوم ذهني و تفكري است كه توحيد را بر پايه برهان استوار می نماید و راه هرگونه شكّ و شبهه را مسدود مىكند
و بر اين اصل قرآن مجيد دستور داده و روايات وارده از راسخين دانش و دين
ائمّه طاهرين كه پاسداران وحى و نبوّتند نيز امر به تعقّل و تفكّر و ترتيب قياس و برهان و مقدّمات استدلالي نمودهاند،
ليكن اكتفا نمودن به توحيد فلسفى و برهانى در مكتب استدلال بدون انقياد دل و وجدان ضمير و شهود باطن، امرى است نارسا.
گرسنه گذاردن دل و باطن را از غذاهاى روحاني معنوي عالم غيب و انوار الهي ملكوتي جمالي و جلالي
و قناعت كردن به سير در كتابها، كتابخانهها، مكتبها، درس خواندنها و درس دادنها گرچه به اعلى درجه از اوج خود برسد،
سير كردن عضوى است از اعضاء و گرسنه گذاردن عضوى بالاتر و والاتر.
دين قويم كه بر صراط مستقيم است هر دو جنبه را رعايت مىكند و قوا و استعدادهاى نهفته انسان را از هر دو جهت تكميل مىنمايد.
از سوئى ترغيب به تعقّل و تفكّر مىكند،
و از سوى ديگر امر به اخلاص و تطهير دل از زنگار كدورتهاى شهوانى، و آرامش دل، اطمينان، سكينه خاطر، و پس از يازده سوگند عظيم و جليل: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا مىسرايد.
اين آيات قرآني كه با جان انسان گفتگو دارد و با باطن انسان تكلّم مىكند چگونه افرادى را از متفكرّين و مدرّسين و معلّمين مكتب فلسفه و استدلال دعوت به تعبّد و مراقبه و محاسبه نفس نموده تا با اخلاص در عمل براى رضاى خدا طبق كلام رسول خدا:
من أخلص للّه أربعين صباحا ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه إلى لسانه
چشمههاى جوشان معارف الهي از منابع دل آنها جارى و بر زبان آنها سارى شده و بالأخره سيل خروشان انديشهها و الهامات و واردات رحماني از كانون وجودشان به حركت درآمده است.