انسانیت
هیچ مغالطه و سفسطه ای
قدرت خاموش کردن یا تفسیر غلط
صداها و نغمه های وجدان انسان هایی را که
از روان معتدل برخوردارند، ندارد
علامه جعفری
شيوه برخورد پيامبر با گروه هاي اجتماعي و سنت هاي آنها
استاد راهنما: خانم زهرا طالبی
استاد داور: آقای محمدرضا کاظمی جروکانی
پژوهشگر: طاهره سادات کاظمی
ارديبهشت1396
چكيده
پژوهش حاضر در صدد بررسي نحوه برخورد رفتاري و گفتاري پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) با گروه هاي اجتماعي به روش توصیفی تحلیلی است؛ پيامبر آخرين هدايتكننده بشر به سوي سعادت و حامل آخرين پيام رهايي انسان از تاريكيها به سوي روشنايي مطلق است و با بررسي رفتار او درصدد الگوگرفتن از ايشان در رفتارهاي اجتماعي و سياسي در جامعه هستيم. افراد هر جامعه داراي انديشهها، تفكرات و تمايلات متفاوتي هستند. در ارتباط بين افراد جامعه با حكومت، گروههاي موافق و مخالفي وجود دارند كه با برخوردهاي متفاوت حكومت روبهرو ميشوند. صرفنظر از انگيزه مخالفتها و چرايي آنها، نحوه برخورد حكومت با گروههاي مخالف در جوامع قابل بررسي است و از برخوردهاي ساده و همراه با ملايمت تا برخورد خشن، ضرب و جرح و به دار كشيدن مخالفان را در طول تاريخ شاهد بودهايم. پاسخ به اين سؤال كه برخورد پيامبر با گروههاي اجتماعي زمان خود چگونه بوده است؟ نوشتار حاضر را موجب گشته است. پيامبر در برخورد با مخالفان از روش پایداري و استقامت، سازش ناپذیري، قاطعیت و صلابت استفاده کرد و در برابر آزارها پایداري و استقامت کرد. در برابر مشرکان از روش استدلال، جنگ و مبارزه کمک گرفت. با اسیران جنگی به مدارا رفتار ميکرد و کرامت انسانی آنها را زیر پا نمينهاد. در مقابل اقدامات یهودیان تا جایی که مصلحت بود با آنان مدارا ميکرد و از روش استدلال و برقراري پيمان نامهها کمک ميگرفت ولی در برابر سفاهت و لجاجت آنان دستور به جنگ با آنان ميداد. با مسیحیان نیز از روشهاي گوناگون مانند استدلال و مدارا کمک گرفت. در برخورد با منافقان از شیوه مدارا، قاطعیت و مبارزه با تفرقهاي که توسط منافقان به وجود آمده بود بهره گرفت.
کلیدواژه ها: پيامبر، گروههاي اجتماعي، مشركان، منافقين، كفار
رابطه ایمان و استقامت از منظر اسلام
استاد راهنما: خانم زهرا صادقی
استاد داور:حجه الاسلام مجید انصاری تبار
پژوهشگر: آمنه شمس
تابستان 1396
چکیده
با توجه به اینکه امروزه چراغ ایمان در جوامع بشری کمفروغ شده و به خاموشی گراییده است و همهی موانع درونی و بیرونی متحد شدهاند تا انسان را از حرکت در صراط مستقیم ایمان بازدارند و ازآنجاکه ایمان از موضوعات مهمی است که به سعادت انسان گرهخورده و از منظر اسلام، استقامت بر ایمان از اصلیترین ارکان ایمان شمرده میشود و همچنین آثاری که بهطور مستقل به این موضوع مهم پرداختهاند بسیار کم بوده و در تبیین ارتباط دو عنصر ایمان و استقامت دچار نقص و کاستی است. این رساله با عنوان «رابطه ایمان و استقامت از منظر اسلام» بهمنظور تبیین نقش استقامت در ایمان، بر اساس آیات و روایات و با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی نگاشته شده است. تتبع در منابع اسلامی درباره ارتباط ایمان و استقامت نشان میدهد که این دو رابطهای تنگاتنگ باهم دارند و دارای تأثیر متقابل بر یکدیگر هستند بهطوریکه تقویت و تضعیف استقامت، تأثیر مستقیم بر تقویت و تضعیف ایمان دارد. لذا ایمان توأم با استقامت، ایمانی پویا و مثمر ثمر و ایمان بدون استقامت، ایمانی سطحی، ایستا و بیثمر است. عواملی مانند تبعیت از تعلقات نفسانی، ضعف ایمان به معاد، عدم تعلق به ربوبیت الهی و سلطه شیطان موجب جدایی استقامت از ایمان و تضعیف ایمان میشود. انسان بدون استقامت دچار انحراف و ضلالت در مسیر حرکت خود میشود و از هدف اصلی خلقت خود و تشریع دین اسلام که سعادت دنیوی و رستگاری ابدی است دور میشود.
کلیدواژه: استقامت، پایداری، ایمان، صراط مستقیم، اسلام
کارگاه پژوهشی با عنوان فیش نویسی کتابخانه ای روز 20 مهر ماه 1396 در مدرسه علمیه حضرت فاطمه محدثه سلام الله علیها برگزار شد.
این کارگاه جزو ساعات پژوهشی طلاب محاسبه خواهد شد.
در این جلسه، طلاب پایه های 2، 3، 4 و 5 شرکت داشتند.
در ابتدا استاد به اهمیت پژوهش پرداخت و یکی از بهترین عوامل رشد علمی کشور را پرداختن به پژوهش دانست.
ایشان اهمیت این مطلب را از نظر معصومین هم بیان کرد.
استاد درباره چگونگی تهیه فیش برای مقاله، کتاب یا پایان نامه توضیح دادند و اهداف کارگاه را در چهار مورد خلاصه کردند:
آشنایی با انواع فیش ها
تکمیل فیش ها
نقد فیش ها
قدرت تشکیل پرونده علمی برای موضوع خود
در راستای آشنایی با انواع فیش ها، سه دسته بندی انجام دادند:
فیش به اعتبار محتوا، 2. فیش به اعتبار موضوع، 3. فیش به اعتبار ماهیت
در بررسی مورد اول (فیش به اعتبار محتوا)، طلاب با سه نوع فیش آشنا شدند:
فیش آدرسی، 2. فیش مطلب، 3. فیش نمایه. استاد در این جلسه فقط به دو مورد اشاره کرد.
اولین فیش آموزشی به اعتبار محتوا، فیش آدرسی بود. این فیش برای زمانی استفاده می شود که پژوهشگر وقت زیادی در اختیار ندارد. اندازه فیش برگه آ4 است.
فیش آدرسی که در آن هم موضوع و هم منابع مختلف است، پژوهشگر ابتدا لیستی از کتاب های مورد نیاز را تهیه و شماره گذاری می کند و هر شماره کد آن کتاب حساب می شود.
به عنوان مثال معنای فطرت در مفردات راغب وجود دارد که کد کتاب 1 است. در فیش آدرسی فقط کد 1 و شماره صفحه و عنوان کوتاهی در مطلب نوشته می شود.
راه های تکمیل فیش آدرسی:
تهیه فهرستی از پرسش ها و سپس تشکیل فیش آدرسی (صریحا یا با کد).
تهیه فهرستی از مطالب و سپس تکمیل فیش آدرسی (صریحا یا با کد).
نوشتن منبع و آدرس آن در حین مطالعه موضوع و فشرده کردن موضوع در چند واژه و نوشتن منبع جلوی آن (برای پژوهش حرفه ای).
پس از آموزش فیش آدرسی، استاد فیش مطلب را معرفی کرد که قسمت های مختلف آن عبارت بود از:
موضوع کلی
موضوع عام
موضوع خاص
موضوع اخص
در مورد مقاله یا پایان نامه، ابتدا موضوع کلی و عام مشخص می شود. سپس مسئله مشخص می شود و پژوهشگر باید سوال های زیادی را مطرح کند و در قسمی اخص، مطالب را جمع آوری کند.
موضوع خاص همان موضوع پایان نامه و اصلی ماست و موضوع اخص، مطلبی است که در فیش مطلب نوشته می شود.
در پایان کارگاه، همه طلاب در همان جلسه، موظف شدند که فیش مطلب و آدرس را توسط کتاب های موجود در مدرسه تهیه کنند.
او می گفت:
عاشورا، مظهرِ کاملِ و تمامِ صفاتِ اهل بیت علیهم السلام است.
مصائب علی اصغر، علی اکبر، زینب، قاسم و ……
تماماً فضیلت اهل بیت علیهم السلام است.
خداوند متعال، به برکت عاشورا، می خواهد ما را مزیّن به فضائل اهل بیت کند؛
یعنی مزیّن به صفات الهی و پاک کند.
چه صفتی در زینب سلام الله علیها است که
به برکت توسل به او،
پاک و زیبا می شویم؟
“ما رأیتُ الا جمیلاً”
یعنی همه چیز را خوب خوب و زیبا و از طرف خداوندِ زیبا ببینیم.
در سختی ها صبور باشیم تا زیبایی برایمان آشکار شود.
“أنتِ بحمد الله عالمه غیر معلمه و
فهمه غیر مفهمه”
یعنی چه؟
یعنی این که حضرت زینب سلام الله علیها معلم ندارند
یعنی حقیقت علمند، حقیقت فهمند.
همانطور که خداوند، معلم ندارد؟
نمی دانم!
شاید.
ولی هرکس به ایشان توسل کند، به اندازه ظرفش، عالِم می شود
و فهم پیدا می کند.
فهم بهتر از علم است یعنی
بعد از علم است
فهم، ثمر علم است.
امام حسین علیه السلام درباره حضرت سکینه و علی اکبر
می فرمایند:
“مستغرقٌ فی ذات الله، مَمسُوسٌ فی ذات الله”
همین طور علی علیه السلام
ممسوسٌ فی ذات الله است.
ممسوس از مسّ است
یعنی دو شئ با هم تماس دارند.
یعنی حضرت علی اکبر، سکینه، علی و …… علیهم السلام
با ذات خداوند تماس دارند.
چه شکلی؟
نمی دانم!
نباید هم بدانیم.
خبر از مقامی است که عقل هیچ کس جز خودشان به آن نمی رسد.
هر کس، هر چه بگوید، این مقام را پایین آورده است.
مقامی است که دست کسی به آن نمی رسد.
پس بهتر است کلام را بپذیریم و فقط نقل کنیم.
او میگفت:
اسم اعظم همان است که انسان مضطرّ آن را می خواند
و به اجابت میرسد.
همیشه هم نزد یک نفر نیست.
ممکن است موقت به کسی داده شود.
(به اضطرار و به شدت فقر ذاتیاش).
آن ها که دائم در اضطرارند، دائم اسم اعظم را دارند.
اسم اعظم، فضیلتی بر اسماء دیگر ندارد.
یعنی اسم صغری برای خداوند متعال نیست که اسم اعظمی باشد.
باید به حقیقت اسماء الهی پی برد و با حقیقت خواند.
چه اسمی از اسم حسین علیه السلام بزرگتر:
نحن و الله اسماء الحسنی
آن هایی که همیشه با امام حسیبن علیه السلام درمعیت هستند،
با اسم اعظم همنشینند:
“و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین”
با معیتِ اسم اعظم، می شود به مقام عندیت رسید که همان مقعد صدق است.
“فی مَقعدِ صِدقٍ عِندَ مَلیکٍ مُقتَدِر”
اصلا
معیت با امام حسین علیه السلام، عین عندیت است.
آیا ملیک مقتدر غیر از امام حسین علیه السلام است؟!