اعتقاد به وجود منجي جهان و اهتراز پرچم حاكميت توحيد در پايان جهان به دست پيشواي عدل و آزادي (حضرت حجت بن الحسن العسگري)، «باور حيات بخشي» است كه شيعه را در طول تاريخ پر نشيب و فرازش ـ با وجود تحمل آزارها و آسيب هاي فراوان از سوي دشمنان مقتدر و كينه توز خويش حفظ كرده و به اميد دستيابي به آينده روشن ، به ادامه جنبش و تكاپو واداشته است . بي جهت نيست كه اين باور حيات بخش ( انتظار مهدي عج ) از ديرباز ، به ويژه در سده هاي اخير ، مورد حمله دشمنان تشيع (خصوصاً كانون هاي استكباري ) قرار گرفته است و آنان با صرف هزينه هاي گران و تبليغات گسترده ، به اشكال مختلف كوشيده اند آن را ضعيف و نابود سازند. « انكار » وجود مهدي ( عج ) و « مسخ » چهره وي ، دو شگرد موازي است كه با هدفي واحد « مخدوش ساختن اين باور در ذهن مسلمين خصوصاً شيعيان » در قرون اخير تعقيب شده است . در شگرد نخستين روايات مربوط به حضرت مهدي ( عج ) سست و مجعول قلمداد می شود و وجود ايشان امري موهوم و ساخته ی پندار شيعيان يا مسلمانان تلقي مي گردد. ولي در شگرد دوم ( كه خطرناك تر است ) ادعا مي شود مهدي ( در قالب ميرزا علي محمد باب يا حسينعلي بها يا قادياني ) سال ها است آمده و رفته و اسلام نيز منسوخ شده و به موزه تاريخ پيوسته است . بابيت و بهائيت ، از جمله فرقه هايي هستند كه در قرن 19 به وجود آمده و رهبران آن ادعاهای عجيبي ، از نيابت خاصه امام عصر گرفته تا قائميت و رسالت و حتي خدايي ، يدك مي كشند جدا از بحث درباره ادعاها و آموزه هاي بحث انگيز اين دو فرقه و نقد آن ها با موازين علمي ، آن چه كه در اين مجال اشاره بدان را ضروري مي بينيم پيوند و تعاملي است كه از همان آغاز ظهور اين دو جريان بين سران آن با قدرت هاي استكباري ديده مي شود. رهبران بهائيت از يك سو بر اشغال جابرانه فلسطين توسط انگليس ، آمريكا و صهيونيسم مهر تأييد مي زنند و از سوي ديگر ، ضمن مخالفت با آموزه هاي اصيل اسلام درباره مهدي ( عج ) علماي راستين شيعه را ( كه نواب آن بزرگوار و مانع تحريف دين و گمراهي مسلمانان اند ) هدف دشنام و هتاكي قرار ميدهند . بنيان گذاران اديان الهي ( از ابراهيم گرفته تا موسي و عيسي و محمد و جانشين معصومشان عليهم السلام) بي استثنا به «وارستگي » و ظلم ستيزي » شهره تاريخند ولي تأمل در كارنامه رهبران بهائيت ، آنان را كراراً ثناخوان قدرت هاي استكباري (از تزار روس و امپراتور انگليس تا رؤساي جمهور آمريكا و اسرائيل ) نشان مي دهد ، يعني ثناخوان كساني كه در عصر خود ، مظهر ظلم و استكبار اند و دستشان تا مرفق به خون مظلومان آلوده است . اين واقعيت تلخ و دردناك، چنان چه تنها در مأخذ غير بهائي انعكاس داشت ، در قبول آن جاي چون و چرا بود ، اما نكته اين جا است كه منابع خود بهائيت نيز ، از اخبار مربوط به سازش سران بهائيت با استعمار و صهيونيسم و ثنا و ستايش طواغيت عصر ، آكنده و سرشار است
«واژگان كليدي»: بهائيت ، خاتميت ، مهدويت ، يكتاپرستی
جوان خانه بنی هاشم!
دلم امشب و هر شب هوای تو دارد
و عاشقانه ترین لحظه ها را رقم می زند
تلخ و عاشقانه
بی مثال
اما سبک نیست
سنگین. به سنگینی هق هق آسمانی دلگرفته
چقدر نوشتن سخت است!
بدی دنیا آنست که باید واژه ها کنار هم بیاید و سر و سامان بگیرد
در این دنیای بی سر و سامان
چه چیز بی تو جای خود را دارد
واژه ها باید کنار هم بنشینند
مثل ما که نشسته ایم
بی خیال بودن یا نبودن باید که ایستاده باشیم
مرا ایستاده فرض کن!
به پاس تو محکم ترین کوه ها از شرم تو ایستاده اند.
افسوس که واژه انتظار هنوز در انتظار معنا شدن است
افسوس چه واژه هایی که تنها واژه ماند.
افسوس که محمد بزرگ با همه اصحابش مُرد.
و علی، فزتُ برب الکعبه
و فاطمه این واژه تاریخ را کَر کرد. هر آنچه بگویم هیچ نمی شنوند.
نمی گذارند به کوچه بنی هاشم سر بزنم.
و سر بر در خانه فاطمه ….
آه سلمان کاش جای تو بودم همه غم های مردن پیامبر را با دیوار و در خانه فاطمه می گفتم.
چکیده
تأثیرگذاری شخصیت مادر بر ابعاد مختلف رشد کودک، که شامل رشد جسمانی، شناختی، اجتماعی و اخلاقی است، قبل از زمان تشکیل نطفه و حتّی قبل از ازدواج آغاز می شود.از آن جا که دیدگاه اسلام نسبت به تربیت فرزندان، بنیادی است، قبل از تولّد کودک در اندیشه ی سلامت جسمی و روانی او است.توصیه اسلام این است که در انتخاب همسر، عفّت و اصالت، خانواده و شرف، تقوا و ایمان زن را در نظر بگیرید و به جنبه ی سلامتی جسم هم توجّه نموده است.بنابر این تربیت کودک و شکل گیری رشد و شخصیت او، اگر چه به ظاهر از بدو تولّد آغاز می شود ولی حقیقت و واقعیت مسئله با در نظر داشتن جنبه های وراثتی و نفوذ نقش های محیطی تربیت طفل، این است که تربیت او ماه ها و بلکه سال ها قبل از تولّد باید مورد نظر باشد.دوران بارداری هم از اهمیّت ویژه ای برخوردار است، تا آن جا که در روایات، رحم مادر ملاک سعادت و شقاوت فرزندان دانسته شده است، چرا که رحم است که فرزند را می سازد و آن ذرّه ی کوچک را به صورت انسان کاملی در می آورد و آن چه در سلول اولیّه به طور قوّه و استعداد وجود داشته، در رحم به فعلیّت می رسد. رحم، آخرین منزل فعالیّت عوامل گوناگون تکوینی بشر است و از آن جا که می گذرد، قدم به دنیا می گذارد.بنابر این خوشبختی و بدبختی تکوینی انسان را باید در آخرین منزل یعنی رحم مادر جست و جو کرد. هر چند کودک نتیجه ی آمیزش دو سلول از پدر و مادر است و به ظاهر سهم هر دو در تشکیل جنین مساوی است، ولی از نظر علمی نقش مادر در جنبه ی وراثتی و نیز در تکوین شخصیت کودک بیشتر است. نطفه ی پدر و ژن های اجداد، بذر انسانیّت است و رحم مادر محیط پرورش او و آشکار است که محیط پرورش در شخصیت فرد تأثیر بسزایی خواهد داشت.پس از تولّد هم نوزاد شدیداً به ارضای نیازهای هیجانی و عاطفی خود محتاج است.او در موقع مکیدن و چسبیدن به مادر، لذّت خوشی را احساس می کند. شیر مادر قبل از آن که از جهت غدایی مورد توجّه باشد، از نظر جنبه های عاطفی و تربیتی حائز اهمیّت است.بررسی های متعدد درباره ی کودکان ثابت کرده است که محبّت عامل سلامت روح کودک و عدم آن موجب نابهنجاری های روانی است.بنابر این رفتار مادر در کودک اثری عمیق بر جای میگذارد.ثبات رفتاری مادر، باعث به وجود آمدن احساس امنیّت خاطر در کودک می شود.یکی از دلائل مهم تأثیر گذاری شخصیت مادر در رشد کودک، مخصوصاً در رشد اخلاقی، الگوپذیری کودک است.
کلیدواژه ها: مادر، کودک، شخصیت، رشد و تربیت
“چکیده”
پایان نامه حاضر با عنوان معنا شناسی حیات شهید که در چهار فصل تنظیم شده است، با این هدف انتخاب و بررسی شد که در جامعه کنونی که شهید، شهادت و ارزش آنها کمرنگ شده است و حتی در برخی موارد با تلاش بی وقفه دشمن به واسطه ی جنگ نرم، رنگ باخته است، رنگی دوباره بخشیده شود و در راستای اعتلای ارزش های اسلامی قدمی هرچند اندک برداشته شود. علت این که از میان تمام موضوعات شهید، مسئله حیات او برجسته شده است، این است که امروزه باور این که شهید زنده است و نزد پروردگارش ارتزاق می شود و به وجه الله می نگرد، تا حدی به عنوان بازیچه و در نزد برخی به عنوان یک خرافه بیان می شود. بنابراین کوشش برای ارائه تبیین کلامی این مسئله، لازم به نظر می رسد. براساس آیات و روایات، اثبات تقلی می شود که شهید حیات جاویدان دارد و مرگ درباره شهید هم معتای با حیات است، منتهی حیاتی که با حیات دیگران متفاوت است. شهید همنشین خدا است و نزد پروردگارش روزی می خورد. در وافع شهید مقام عندالهی دارد. به محققان و پژوهشگران پیشنهاد می شود برای مقابله با شبهات دشمن در راستای مسئله شهید و حیات او،این مسئله را جدای از کلام، در فلسفه و با دید صرفاً عقلی نیز بررسی کنند.
“کلیدوازه ها”:حیات، حیّ، شهید، شهادت.
چکيده
پايان نامه حاضر با عنوان تبيين نظرات شهيد مطهری و مقايسه ی آن با ديدگاه غرب بهشخصيّت زن از نگاه شهيد مطهری پرداخته است. مبنای انديشه استاد مطهری پيرامون شخصيّت زن مبتنی بر ديدگاه اسلام است و ديدگاه اسلام نيز بر مبنای هستی شناسی و مبانی انسان شناسی بنا نهاده شده است. دين مبين اسلام به دليل جامعيّت خود در بعد فردی و اجتماعی برای انسان ها اعم از زن و مرد، تکاليف و وظايفی را در راستای رسيدن به نظام احسن، براساس قرآن بيان نموده است که اين تکاليف براساس تفاوت ويژگی های طبيعی زن و مرد متفاوت است. از جمله انديشمندانی که به تبيين اين مهّم اهتمام داشته اند، استاد شهيد مطهری است که ايشان در حوزه ی غرب و اسلام کارهای ويژه ای انجام داده اند به ويژه در زمينه ی مسأله ی زن، کتاب های مستقلی تأليف نموده اند؛ که از جمله ی آن ها، کتاب «مسأله حجاب» و «نظام حقوق زن دراسلام» می باشد. از ديدگاه شهيد مطهری زن نه تنها در خلقت، بلکه در ارزش ها با مرد برابر است واگر هم اختلافی ميان زن و مرد وجود دارد به منزله ی برتری يکی و پست بودن ديگری نيست، و اين تفاوت ها تناسب است نه نقص و کمال. ديدگاه شهيد مطهری به زن و جايگاه او در نظام آفرينش يک ديدگاه ارزشی و تساوی طلبانه است و اين ارزش زمانی محفوظ خواهد ماند که زن عفّت خود را حفظ نمايد. در مقابل ديدگاه شهيد مطهری، نگاه غرب به زن نگاه غير انسانی و تشابه طلبانه است؛ که اين نگاه در پی انقلاب صنعتی غرب بوجود آمد. غرب نه تنها زن را از کرامت و انسانيّت خود دور کرده او را به موجودی بی هويّت تبديل نموده است. عفّت زن را که مهمترين عنصر برای شخصيّت اوست با آزادی جنسی از زن گرفته است و در واقع زن در غرب، وسيله ای برای تبليغ و يک کالای تجاری محسوب می شود و نتيجه ی اين آزادی و فرهنگ برهنگی و اختلاط زن و مرد فروپاشی خانواده است. از جمله مکاتب دردفاع ازحقوق زنان، مکتب فمينيسنم است ودر يک کلام فمينيسم انديشه ی غرب در مورد زن است که با طرح شعار آزادی زنان و برابری آنان با مردان درتمام امور، اکنون به عنوان يک حربه حقوق بشری، توسط غرب عليه موجوديّت زن مسلمان و ارزش های او به کار گرفته است لذا نقش رسانه ، فرهنگ و محققان در زمينه بررسی مسائل زنان و بازگو نمودن ارزش های معنوی زن در جامعه اسلامی جهت آگاهی زنان از مقام و منزلت واقعی خويش بيش از پيش مورد اهميّت است.
واژگان کلیدی: [شهیدمطهری،شخصیّت،زن،غرب]