گنجینه اسرار
سرّی اندر گوش هر یک، باز گفت باز گفت: این راز را باید نهفت
با مخالف، پرده دیگرگون زنید با منافق، نعل را وارون زنید
خوش ببینید از یسار و از یمین ز آنکه دزدانند ما را در کمین
بی خبر، زین ره نگردد تا خبر ای رفیقان، پا نهید آهسته تر
پای ما را نی اثر باشد نه جای هر که نقش پای دارد، گو میای
کس مبادا ره بدین مستی برد پی بدین مطلب، به تردستی برد
در کف نامحرم افتد، راز ما بشنود گوش خران، آواز ما
راز عارف بر لب عام اوفتد طشت اهل مهنی از بام اوفتد
عارفان را قصه با عامی کشد کار اهل دل به بدنامی کشد
این وصیت کرد با اصحاب خویش تا به کلی پرده برگیرد ز پیش
گفتشان کی سر خوشان می پرست خورده می از جام ساقی الست:
اینک آن ساقی به کف ساقی منم جمله اشیا فانی و، باقی منم
در فنای من شما هم، باقئید مژده ای مستان که مست ساقئید
منبع: گنجینه اسرار، عمان سامانی، ص 75.
فَلا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُم……. النجم/32
خودستایی نکنید.
عده ای نزد یکی از ائمه آمدند و گفتند:
ما دیشب نماز شب خواندیم.
امام فرمود:
اما من شب و روز می خوابم
و اگر فرصتی هم بین این دو پیدا کنم، باز هم می خوابم.
(معانی الاخبار، ص 99، باب 263)
جميل بن درّاج گويد:از امام صادق عليه السّلام پرسيدم كه:
تفسير فرمودۀ خداوند عزّ و جلّ فَلاٰ تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقىٰ
پس خودستائى نكنيد؛ خدا داناتر است به آن كس كه پرهيزكار گردد و در عمل اخلاص داشته باشد
چيست؟ فرمود:آن است كه انسان بگويد:
ديشب نماز شب خواندم،و ديروز روزهدار بودم،و مانند اينها،
بعد امام عليه السّلام فرمود:
گروهى هستند كه چون صبح بيرون آيند،مىگويند:ديشب نماز خوانديم و ديروز روزه گرفتيم.
پس حضرت علىّ عليه السّلام فرمود:
لكن من شب و روز مىخوابم و اگر ميان روز و شب زمانى مىيافتم،در آن هم مىخوابيدم.
پس ولایت،
مخرب ماقبل و معمّر مابعد است.
حضرت می توانستند بگویند که
من هم نماز شب می خوانم و روزه می گیرم.
آن وقت آن ها خیلی خوشحال می شدند و
می گفتند ما همپا و همتای امام هستیم
و به خود می بالیدند
و باد می کردند
و پس از مدتی می گندیدند.
اما امام جوری تخریبشان کرد که هیچ راه بازگشتی نداشتند.
او می گفت:
برگزاری چهارمین جلسه تفسیر موضوعی قرآن کریم
باحضور حجت الاسلام و المسلمین حجت الله رحمانی
توسط کانون پژوهش مدرسه علمیه حضرت فاطمه محدثه سلام الله علیها اصفهان
در 17 آبان 1395چهارمین جلسه سلسله مباحث تفسیر موضوعی قرآن کریم
با حضور استاد محترمِ تفسیر تخصصی و تفسیر نهج البلاغه جامعه القرآن اصفهان
و حافظ کل قرآن،
حجت الاسلام، حجت الله رحمانی توسط
کانون پژوهش مدرسه علمیه حضرت فاطمه محدثه سلام الله علیها اصفهان برگزار شد.
استاد محترم ضمن بیان توضیحاتی پیرامون آیات الاحکام قرآن
به تفسیر موضوعی ذیل آیات 163-166 سوره اعراف پرداخت
و بیان داشت: در این آیات “اصحاب السبت” اصحابی بودند
که طبق فرمان الهی نباید روز شنبه ماهی می گرفتند.
ولی با این فرمان الهی مخالفت کردند و روز شنبه با هر روشی بود
حوضچه هایی در ساحل درست می کردند، که راه به دریا داشت و ماهی صید می کردند.
طبق فرمایش خداوند متعال، در این ماجرا افراد سه گروه شدند:
گروهی امر به معروف و نهی از منکر می کردند (که این کارها حرام است انجام ندهید).
گروه دوم معترضان به دسته ی اول مبنی بر این که ارزش ندارد شما برای ماهی نگرفتن امر به معروف می کنید.
گروه سوم افرادی که مرتکب سرپیچی از دستورات الهی شدند.
بر این اساس، گروه دوم و سوم با هم عذاب شدند.
وی در ادامه، اظهار داشت: از داستان اصحاب سبت دو نکته بسیار مهم فهمیده می شود:
نکته ی اول این که این آیه در مورد امتحان الهی است.
امتحان در جایی است که زمینه ی لغزش وجود داشته باشد.
اگر زمینه ی لغزشی وجود نداشته باشد،
به یقین خداوند مقدماتی را ایجاد می کند که در آن زمینه ی لغزش وجود داشته باشد.
در این داستان نیز روزهای شنبه ماهی فراوان بود و روزهای دیگر ماهی زیاد نبود.
همین امر باعث امتحان الهی آنها شد.
بنابر این نکته، اگر زمینه ی لغزش وجود نداشته باشد، امتحان معنی ندارد.
وی در ادامه با بیان این که موضوع تفسیر آیات ( 163-166) سوره ی اعراف،
امتحان و آزمایش الهی است، به ذکر نکته دوم پیرامون این آیات پرداخت.
نکته دوم ” امربه معروف و نهی از منکر” است.
مراجع عظام تقلید با استناد به این آیات شریفه می فرمایند:
یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر “احتمال تاثیر و اثر بخشی” است.
حجت الاسلام رحمانی در ادامه ی بحث امر به معروف به معنای “تاثیر و اثر بخشی امر به معروف” پرداخت و بیان داشت:
در این مبحث وقتی از تأثیر صحبت می شود،
تاثیر به صورت صد در صد جای بحث ندارد.
وی ادامه داد: افرادی که در ماجرای اصحاب سبت، امر به معروف و نهی از منکر می کردند،
دو دلیل داشتند: “معذرهً الی ربکم” و “لعلهم یتقون".
با این توضیح که روز قیامت عذری باشد که امر به معروف کردیم و افراد گنهکار عذری نداشته باشند
و بگویند کسی به ما نگفت.
دلیل دیگر این که این عمل امر به معروف، شاید اثری داشته باشد
که همان وقت مقابل چشم ما نباشد، ولی در خلوت خود، به آن توجه کند.
در شرایط و روش امر به معروف باید دقت شود.
استاد محترم در ادامه به انتخاب موضوع و شرایط انتخاب موضوع پرداخت و گفت:
موضوعی انتخاب شود که ضمن علاقه و سابقه ذهنی، کاربردی هم باشد.
یعنی دغدغه ی ذهنی شما باشد و به سوالات بی جواب ذهنتان پاسخ داده شود.
در پایان این جلسه، استاد رحمانی ضمن معرفی تفاسیر موضوعی قرآن کریم،
از طلاب محترم در خواست کرد: هفته آینده موضوعی را و پیرامون آیات مربوطه ی آن فکر کنند.
او می گفت:
اگر حرف امام را نگیریم و
آن را در وجودمان تصدیق نکنیم
و تغییر نکنیم،
می گندیم.
بعضی ها سال ها برای خود،
چهارچوبی درست می کنند
و در آن می مانند.
حتی گاهی اسمش را دین و سلوک
می گذارند!!!
می گوید: 40 سال این طور
زندگی کرده ام.
می ترسم بیایم و بپرسم
و بفهمم که این همه سال
اشتباه می کرده ام!!!
مثلا کسی نمی دانسته که باید غسل مسّ میت
می کرده و در نتیجه 40 سال نمازهایش باطل بوده است.
اگر 10 سال زودتر می فهمید، که بهتر بود.
می گوید: می ترسم بپرسم و مضطرب شوم.
خب،
در برزخ که مضطرب خواهیم شد.
از خراب شدن نترسید.
از بی آبروشدن نترسید.
در هر منزلی که هستید،
خود را به اهل بیت ارائه دهید.
از استاد و رفیق خوب، فرار نکنید.
در شبهات، اگر احتمال می دهید
که حرف دوستتان به ثواب نزدیک تر باشد،
گرچه اعتقاد شما چیز دیگری است،
آن را بپذیرید.
و
در هر حالی که هستید،
اولویت را به آخرت بدهید.
او می گفت:
عده ای نزد یکی از ائمه آمدند.
حضرت حالشان را پرسید.
آن ها گفتند: وقتی داریم، شکر می کنیم و
وقتی نداریم صبر.
حضرت فرمود: این که حال سگ هاست.
حضرت سپس فرمود:
حال ما این طور است که
وقتی داریم، انفاق،
وقتی هم که نداریم، شکر می کنیم.
آن ها فکر می کردند چون شکر و صبر در قرآن تمجید
شده است، حضرت از حالشان تعریف می کند.
اما این طور نشد.
حضرت نپرسیدند که روزی چند ختم قرآن می خوانی؟
که حضرت بگویند من بیشتر می خوانم،
و آن ها هم بگویند: من مثلا نصف حضرت هستم.
حضرت، جوری تخریبشان می کند که
هیچ راهی نداشته باشند.
پس در واقع:
ولایت، مخرّب ماقبل و معمّر مابعد است.
یعنی ولایت، اعتقادات، اذکار و دارایی ها را خراب می کند.
با ولیّ خدا که باشید،
دائم تخریبتان می کند.
اگر حضرت این را نمی گفتند،
آن افراد تا آخر عمر فکر می کردند که بهترین اند
و می گندیدند.
کار امام این است که خانه آباد را خراب کند
و خانه جدیدی بسازد.
شکر مال وقتی است که نداریم؛
چون خدا را که داریم.
ولیّ نعمت که هست.
حال مردم چنین است که:
بعضی مرض را دوست دارند،
بعضی فقر را و بعضی ….
اما
حضرت فرمود:
ما هر جور که خدا برایمان بپسندد،
همان را دوست داریم.
مردم اگر حرف امام را نپذیرند،
و در وجودشان آن را تصدیق نکنند،
و تغییر نکنند،
می گندند.
He used to say
Some people came to visit one of Imams
Imam asked about their status
They said: when we have, we thank God
And when we don’t have, we wait
Imam said: But this is the way of dogs
They thought, because thanking and waiting
are mentiond in Quran
Imam will appreciate that
Imam said: we give when we have and thank
When we don’t
Therefore
Imam wrecks all you had
And builds something new
Being with Imam
wrecks all your thought
If Imam hadn’t say that to them
They would think forever
That they are very good people and
Would putrefy
The act of Imam is wrecking the past
And building something new
Imam said: when we don’t have, we should thank
Because we have God all the time
We have the owner of all things
Imam said: whatever God wants for us
We want that too
If people don’t accept whatever Imam says
And don’t trust Imam
Or don’t change afterward
They would putrefy