گنجینه اسرار
سرّی اندر گوش هر یک، باز گفت باز گفت: این راز را باید نهفت
با مخالف، پرده دیگرگون زنید با منافق، نعل را وارون زنید
خوش ببینید از یسار و از یمین ز آنکه دزدانند ما را در کمین
بی خبر، زین ره نگردد تا خبر ای رفیقان، پا نهید آهسته تر
پای ما را نی اثر باشد نه جای هر که نقش پای دارد، گو میای
کس مبادا ره بدین مستی برد پی بدین مطلب، به تردستی برد
در کف نامحرم افتد، راز ما بشنود گوش خران، آواز ما
راز عارف بر لب عام اوفتد طشت اهل مهنی از بام اوفتد
عارفان را قصه با عامی کشد کار اهل دل به بدنامی کشد
این وصیت کرد با اصحاب خویش تا به کلی پرده برگیرد ز پیش
گفتشان کی سر خوشان می پرست خورده می از جام ساقی الست:
اینک آن ساقی به کف ساقی منم جمله اشیا فانی و، باقی منم
در فنای من شما هم، باقئید مژده ای مستان که مست ساقئید
منبع: گنجینه اسرار، عمان سامانی، ص 75.
تبلیغ در فضای مجازی نیازمند آگاهی و شناخت کافی از این فضا است. ضمن اینکه این فضا، پیشفرضهایی نیز دارد که اگر مد نظر گیرند، تأثیرگذاری گوینده را دو چندان میکند. برای مثال:
سخنرانی صرف، جواب نمیدهد: هنوز وبلاگهای طلبگی بسیاری وجود دارند که کارشان انتشار یک سری صحبتهای از پیش آمادهشده درباره برخی مسائل دینی است. این شیوه انتشار یکطرفه، تفاوت چندانی با سخنرانی بالای منبر ندارد و چه بسا کمتر از منبر نیز شنیده شود. یک طلبه در اینترنت باید گوش کردن را به خوبی صحبت کردن بلد باشد. مخاطبان یک روحانی در فضای مجازی معمولا هر کدام برای خودشان تریبونهایی مانند وبلاگها یا شبکههای اجتماعی دارند و عادت کردهاند به اینکه با دیگران «گفتوگو» کنند؛ نه اینکه فقط پای صحبت آنها بنشینند. روحانی باید یاد بگیرد دو جمله بشنود، یک جمله بگوید.
زبان آخوندی: متأسفانه ما روحانیها مثل بقیه مردم صحبت نمیکنیم. چرایش دقیقا معلوم نیست ولی این شیوه صحبت کردن، نه در دنیای واقعی کار خوبی است، نه در اینترنت؛ طلبه جوانی که خوانندگان وبلاگش را با عبارت «عزیزان من» خطاب میکند، بدون اینکه متوجه باشد، نوعی حس استعلای کاذب را منتقل میکند و مخاطب آن وبلاگ را از خود منزجر میکند. مثل دیگران باشیم، مثل دیگران صحبت کنیم. متوجه این واقعیت بسیار ساده باشیم که ما روحانیها تفاوتی با دیگران نداریم.
تبلیغ غیر زبانی: با وجود اینکه صحبت کردن درباره آموزههای دینی، بخشی از تبلیغ حقیقی و مجازی است، ولی تأثیرگذار ی شخصیت و رفتار یک روحانی در فضای مجازی، بیشتر از صحبتهای اوست. روحانی فعال در اینترنت، اگر خودش منصف باشد، باادب باشد، راستگو باشد، به دیگران احترام بگذارد، حرمت دیگران را نشکند، امین باشد، دانا باشد، متواضع باشد و… به اندازه کافی تبلیغ کرده است. نیازی نیست بر سربرگ وبلاگش متکبرانه خود را «اهل الذکر» معرفی کند و چنین بنویسد که «فاسألوا أهل الذکر إن کنتم لا تعلمون»!
نکات مهمی از این دست بسیارند ولی این مسئله را به خاطر داشته باشد که تأثیرگذارترین طلبههای فضای مجازی، برای تبلیغ به این فضا نیامدهاند؛ خودشاناند. و راز تأثیرگذاریشان همین است.
منبع: مولوی رحیمی شهرستان خواف (خاف) خراسان رضوی ، http://www.mirahimi.com
وي تبليغات را يكي از مسايل اثرگذار بر حوزه نشر و ميزان علاقهمندي مخاطبان به كتاب و كتابخواني ذكر كرد و گفت: متاسفانه برخي مواقع شاهد تبليغات ناصحيح يا معرفيهاي نادرست حتي پشت جلد برخي از آثاريم. با ارزيابي ساده ميتوان پيبرد معرفي كتاب درج شده در پشت جلد آن، با محتواي اثر تفاوت فراواني دارد. در حقيقت، اين كار نوعي فريب دادن مخاطب است! تبليغات كتاب بايد بر مبناي محتوا و مضامين اثر صورت بپذيرد.
اين عضو هيات علمي گروه ادبيات انگليسي دانشگاه قم با اشاره به سفرهاي متعدد به كشورهاي گوناگون از جمله سفر اخيرش به دانشگاه كشور عراق، اظهار كرد: با مطالعه در آثار ملل گوناگون به اين نتيجه دست يافتم كه برخي ناشران دنيا مباحث ابتكاري جالبي را مطرح كرده و در اين زمينه از نويسندگان كمك ميگيرند و آثار خوبي توليد ميكنند. به عنوان مثال، مباحث ديني را در قالبي ادبي و نظريات اهلبيت(ع) را در قالبهاي اجتماعي و جامعهشناسي مطرح ميكنند و تحليلهاي جديدي ارايه ميدهند. نويسنده در اين شيوه جنبههاي فكري و ناشر جنبه مالي و اقتصادي را در نظر ميگيرند.
دكتر فخر روحاني با اشاره به اين كه «متاسفانه نشر در ايران بيش از آن كه كاري علمي و فرهنگي باشد، به عنوان يك اشتغال تجاري در آمده است» بيان كرد: اين در حالي است كه فعاليتهاي تجاري، انتفاع مالي در مدت زمان كوتاه را مد نظر قرار ميدهند كه در شان علم نيست و به سخره گرفتن آن است. در فعاليتهاي فرهنگي نبايد رسيدن به نتيجه در مدت زمان كوتاه مد نظر باشد، همچنان كه با پرورش ميليونها دانشآموز ميدانيم كه تنها عده معدودي از اين ميان، آن هم در آينده بسيار دور، نظريهپرداز خواهند شد، اما دست از آموزش آنها نميكشيم.
وي ادامه داد: يكي از مسايل حوزه نشر، انتشار كتابهايي با جلد و صفحهآراييهاي لوكس است كه موجب بالا رفتن بهاي كتاب خواهد شد، در حالي كه مخاطبان در پي محتواي كتابند، نه ظاهري زيبا و شكيل. برخي از ناشران و نويسندگان خارجي براي توسعه مخاطبان، آثار خود را در كتابهايي كه جنس كاغذ آنها كاهي است، منتشر ميكنند و اين حركت، كمك به اشاعه فكر و فرهنگ است.
اين نويسنده و مترجم يكي ديگر از عوامل توسعه افكار مضر را شتاب و عجله فراوان برخي از افراد در ترجمه آثار «تازه تاليف» خارجيان دانست و توضيح داد: متاسفانه عدهاي به دليل تعجيل در اين امر، بيتوجه به لطمههايي كه آن محتوا در فرهنگ ما دارد، اقدام به بازگردان آن ميكنند. لزومي ندارد هر آنچه در هر جايي از جهان بيان ميشود را به فارسي ترجمه كنيم. در واقع، در اين وادي دورانديشي مترجم و نويسنده در بررسي ميزان تابش اين تفكر تاثير بهسزايي دارد.
وي افزود: همچنين برخي از نويسندگان و مترجمان به بهانه ارتقاي سطح تفكر نقادانه و انديشمندانه به خط قرمزهايي وارد ميشوند كه گاهي با بنيادهاي فكري افراد بازي ميكنند. اين كار به هيچ وجه صحيح نيست، چرا كه تمامي افراد، متخصص و كارشناس نيستند كه با مطالعه آن تفكر متوجه ابعاد سوء آن شوند. بسياري از مخاطبان دانشآموزان و محصلانند كه با مطالعه اين افكار به راحتي گمراه خواهند شد.
اين استاد دانشگاه يكي ديگر از مسايل و مشكلات حوزه نشر را تاخير و دشواريهاي روند كسب مجوز و نشر آثار خواند؛ بهگونهاي كه در مواقعي منجر ميشود كه نويسندگان مسلط به زبانهاي ديگر، به تاليف و انتشار آراي خود در بستر زباني ديگري تصميم بگيرند. وي يادآور شد: اين مساله موجب سرريز شدن سرمايههاي فكري و انديشهاي كشور به خارج ميشود و بايد با تدابيري اين خزاين فرهنگي را به سمت داخل كشور هدايت كنيم.
اين زبانشناس، يكي از راهكارهاي افزايش علاقهمندي به مطالعه و كتاب را «تكريم اهل علم» نه به معناي تبعيض قايل شدن، بلكه ارايه امتيازاتي اجتماعي خواند و بيان داشت: همچنان كه مقام معظم رهبري نيز اشاره كردهاند، شمارگان پايينتر از 3000 نسخه براي كشوري با اين جمعيت به هيچ وجه خوب نيست و در حقيقت نوعي فاجعه است.
دكتر فحر روحاني با تاكيد بر ضرورت قرار گرفتن كتاب در سبد خريدهاي هفتگي خانوارهاي ايراني، اظهار كرد: مطالعات درسي و دانشگاهي، در شمار آمار كتابخواني محسوب نميشوند و زماني اينگونه مطالعات ارزشمندند كه دانشآموز و دانشجوي ما فرداي روز امتحان در پي يافتن آثار ديگري درباره كتاب درسي خود باشد تا معلوماتش را ارتقا بخشد. از اين رو، به برنامهريزي منظم فرهنگي براي داخل كشور و برنامهريزي منسجم براي سازندگي فرهنگي جهاني نيازمنديم.
نويسنده و مترجم زبانهاي انگليسي، عربي و فارسي گفت: در گذشته بهاي كتاب داخل كشور كمتر از بهاي آن در خارج از مرزهاي ايران بود، در حالي كه در چند سال اخير اين روند معكوس شده است و محققان و پژوهشگراني كه به آثار و منابع متعددي نيازمندند، براي صرفه اقتصادي و توان خريد تمامي آثار مورد نياز خود، به ناچار ارزهاي ايران را براي خريد كتاب در خارج از اين مرزها هزينه ميكنند. چنانچه در صفحاتي با كيفيت پايينتر محتواي فكري نويسندگان و مترجمانمان را به چاپ برسانيم، با كاهش بهاي تمام شده كتاب، خريد و مطالعه آن براي تمامي افراد جامعه تسهيل خواهد شد.
مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای، صبح چهارشنبه هفته گذشته (۲۹ تیر) در دیدار جمع کثیری از کتابداران، جایگاه مطالعه و شمارگان کتابها را برای کشوری چون ایران ناکافی دانسته و خواستار همت بیشتر همه مسوولان برای نهادینه کردن فرهنگ کتابخوانی در کشور شدند.
2 مرداد 1390 |
وي افزود: با مسافرت به هندوستان و ساير كشورها، جستوجو در منابع مكتوب انگليسي كتابخانههاي دهلينو و حيدرآباد و تماس با برخي از شاعران و نويسندگان انگليسي زبان، كتابهاي اشعار انگليسي را بررسي كردم و به تدريج پيكرهاي از اشعار انگليسي كه درباره امام حسين(ع) سروده شده بودند را يافتم. جالبترين نكته در اين ميان، دلدادگيهاي شديد برخي دوستان مسيحي و هندو نسبت به سومين پيشواي شيعيان بود، احساساتي كه همچنان نيز با حمايتهاي علمي و پژوهشي آنها ادامه دارد.
دكتر فخر روحاني يادآور شد: نخستين جلد اين مجموعه را سال 2007 ميلادي توسط انتشارات حرم مطهر امام حسين(ع) در كربلا به چاپ رساندم. ويراست دوم جلد نخست و جلد دوم اين مجموعه نيز ارديبهشت ماه سال جاري با همكاري انتشارات حرم مطهر امام حسين(ع) در كربلا و موسسه جامعةالمصفي العالمية در قم منتشر شد.
وي اظهار داشت: از آنجا كه كار بر روي يك كتابشناسي مانند تدوين فرهنگنامهها هيچگاه پايان نميپذيرد، همچنان در پي يافتن ساير اشعاري انگليسيام كه درباره امام حسين(ع) و واقعه عاشورا سروده شدهاند. آرزو دارم روزي فرا رسد كه بتوانم با نتايج پژوهشهايم، مبحث عاشوراپژوهي را به عنوان موضوعي جدي در ادبيات تطبيقي جهان مطرح كنم.
پديدآورنده کتاب «اشعار عاشورايي به زبان انگلیسی» يكي از مشكلات اين حوزه را پس از ضعف اطلاعرساني درباره اقدامات انجام شده، نداشتن نشريه و مجلهاي علمي ـ پژوهشي درباره عاشورا به زبان انگليسي دانست و گفت: همواره اين دغدغه را دارم كه افرادي غير از مسلمانها يا شيعيان، پيش از ما چنين نشريهاي را راه بيندازند و آنگونه كه ميخواهند واقعه كربلا و قيام امام حسين(ع) را در جهان معرفي كنند. چرا در حالي كه ديگران بر مطالب ناحق خود اصرار ميروزند ما در حقانيت عقايدمان شك داريم و تعلل ميكنيم؟
وي در پايان يادآور شد: عزاداري و ذكر مصيبت عاشورا ارزشمند و لازم است، اما بايد پرچم عاشوراپژوهي درباره امام حسين(ع) و ساير شهداي كربلا را در مراكز علمي و دانشگاهي جهان برافرازيم.
حمله به خانه حضرت
الامامه والسياسه1/12
فجاء عمر و معه فتيله
پاسخ:
خاطرنشان میگردد که بسنده کردن به یک تهدید لفظی و کلامی با فراهم آوردن تمامی امکانات لازم جهت به اجرا در آوردن یک تهدید، کاملاً فرق دارد.
توجّه کنید: با نگاه به رفتار و عملکرد انسانها در زندگی، به دو مدل و شیوه برای تهدید دست مییابیم:
اوّل: شیوه صوری، یعنی ساختگی و نمایشی که معمولاً در آن به الفاظ تهدیدآمیز اکتفا میشود و در ادبیّات عامیانه به آن بلوف(1) میگویند.
دوم: شیوه جدّی و واقعی، که در ورای آن، قصد و اراده تحقّق بخشیدن به تهدید، در قلب تهدیدکننده نهفته است و عرفاً میتواند به تحقّق عملیِ تهدید(2) بینجامد، و در واقع، عُقلا میتوانند وقوع چنین تهدیدی را پیشبینی کنند.
هر دو نوع از تهدید فوق، میتواند با الفاظ یا با انجام برخی اقدامات و یا با جمع میان این دو، اجرا شود، هرچند در اغلب موارد، تهدید صوری تنها با الفاظ همراه است و حتّی اگر با اقدامات عملی نیز همراه گردد، این اقدامات چندان خطرآفرین نبوده و مورد توجّه جدّی عقلا واقع نمیگردد.
امّا تهدید عمر مبنی بر به آتش کشاندن خانه حضرت زهراعلیهاالسّلام، از مصادیق تهدید جدّی محسوب میشود، و با توجّه به قرائن و شواهد تاریخی متعدّد، میتوانسته به اقدام عملی (وقوع و تحقّق خارجی آن) بینجامد.
البتّه اهل سنّت معتقدند که این تهدیدها صرفاً جهت ترساندن و بدون اراده وقوع آن، صورت پذیرفته است؛ ولی شیعه معتقد است که این تهدیدها کاملاً جدّی و همراه با اراده وقوع بوده است؛ زیرا این تهدید، به همراه یک سری تهدیدات لفظی بسیار تند و توأم با اقدامات عملی مهم و قابل توجّهی جهت اجرای آن، صورت گرفته است. همراهی لحن تند و جسورانه تهدیدها با قسم جلاله و تلاشهای گسترده جهت عملی ساختن این سوگند، به انضمام تکرار تهدیدها، همگی حاکی از جدّی بودن رفتارهای تهدیدآمیز عمر در ماجرای هجوم به خانه وحی میباشد؛ زیرا اینگونه از تهدید، عُرفاً واقعی تلقّی میشود و عُقلا آن را تهدیدی جدّی محسوب مینمایند.
پژوهشهای تاریخی ـ طبق مدارک عامّه ـ نشان میدهد: عمر در هجوم به خانه فاطمهعلیهاالسّلام، علاوه بر تهدید جدّیِ لفظی جهت به آتش کشاندنِ خانه با افراد داخل آن، همه امکانات لازم را هم تدارک دیده است.
سند شماره 1)
ابن قُتَیْبَه (متوفّای 276) در کتاب «الإمامة و السیاسه» (جلد 1، صفحه 12)، چاپ: مصر، 1382 هـ؛ نقل میکند:
وَ إنَّ أبابَکْرٍ تَفَقَّدَ قَوْماً تَخَلَّفُوا عَنْ بَیْعَتِهِ عِنْدَ عَلِیٍّ، فَبَعَثَ إلَیْهِمْ عُمَرَ، فَجاءَ؛ فَناداهُمْ ـ وَ هُمْ فِی دارِ عَلِیٍّ ـ فَأبَوْا أنْ یَخْرُجُوا، فَدَعا بِالْحَطَبِ وَ قالَ: وَ الَّذِی نَفْسُ عُمَرَ بِیَدِهِ لَتَخْرُجُنَّ أوْ لَاُحْرِقَنَّها عَلی مَنْ فِیها…
و ابوبکر غیبتِ گروهی را ـ که از بیعتِ با او [با حضورشان] نزد علی سرپیچی کرده بودند ـ ، احساس کرد؛ لذا عمر را به سراغشان فرستاد.
او آمد و ـ در حالی که آنان درخانه علی بودند ـ صدایشان زد.
آنان از بیرون آمدن امتناع ورزیدند.
عمر هیزم طلبید و گفت:
قسم به آن که جانم در دست او است، یا بیرون میآیید یا بیتردید خانه را ـ با هر کس که در آن است ـ، به آتش میکشم.
سند شماره 2)
ابن عبد ربّه (متوفّای 328) در کتاب «العقد الفرید» (جلد 5، صفحه 13 ـ 14)، چاپ: بیروت، 1404 هـ؛ (جلد 3، صفحه 64)، چاپ: مصر، 1353 هـ؛ نقل میکند:
اَلَّذِینَ تَخَلَّفُوا عَنْ بَیْعَةِ أبِیبَکْرٍ… فَأمّا عَلِیٌّ وَ الْعَبّاسُ وَ الزُبَیْرُ فَقَعَدُوا فِی بَیْتِ فاطِمَةَ حَتّی بَعَثَ إلَیْهِمْ أبُوبَکْرٍ، عُمَرَ بْنَ الْخَطّابِ؛ لِیُخْرِجَهُمْ مِنْ بَیْتِ فاطِمَةَ، وَ قالَ لَهُ:
إنْ أبَوْا فَقاتِلْهُمْ!
فَأقْبَلَ عُمَرُ بِقَبَسٍ مِنْ نارٍ عَلی أنْ یُضْرِمَ عَلَیْهِمُ الدّارَ…(3)
آنان که از بیعتِ با ابوبکر سرپیچی کردند…
امّا علی و عبّاس و زبیر، در خانه فاطمه تحصّن کردند تا جایی که:
ابوبکر، عمر بن خَطّاب را به سراغ آنان فرستاد تا ایشان را از خانه فاطمه بیرون آورد؛ و به او گفت:
اگر امتناع ورزیدند، با آنان بجنگ.
لذا عمر با شعلهای از آتش پیش آمد تا خانه را همراه با آنان به آتش کشد.
سند شماره 3)
در وصفِ نحوه «آمدن عمر» میخوانیم:
إنَّ عُمَرَ جاءَ إلی بَیْتِ عَلِیٍّ لِیُحْرِقَهُ عَلی مَنْ فِیهِ.(4)
عمر سوی خانه علی آمد تا خانه را با اهلش بسوزاند.
سند شماره 4)
بَلاذُری (متوفّای 279) در كتاب «أنساب الأشراف»(5) نقل میكند:
أنَّ أبابَكْرٍ أرْسَلَ إلی عَلِیٍّ یُرِیدُ الْبَیْعَةَ، فَلَمْ یُبایِعْ. فَجاءَ عُمَرُ وَ مَعَهُ فَتِیلَةٌ فَتَلَقَّتْهُ فاطِمَةُ عَلَی الْبابِ. فَقالَتْ فاطِمَةُ: یَابْنَ الْخَطّابِ! أتُراکَ مُحْرِقاً عَلَیَّ بابِی؟! قالَ: نَعَمْ…
ابوبكر سراغ علی فرستاد تا بیعت بگیرد و او بیعت نكرد.
عمر با آتش آمد و فاطمه او را بر آستانه درب دید.
فاطمه فرمود: پسر خَطّاب! آیا تو دربِ خانهام را به آتش میكشی؟
عمر گفت: آری.
سند شماره 5)
نقلهای تاریخی حاکی از آن است که حضرت زهراعلیهاالسّلام، تهدیدِ عمر بن خَطّاب مبنی بر سوزاندنِ خانه را جدّی دانسته و به واقعی بودنِ آن تصریح فرمودهاند؛ چنانچه در نقل ابن أبیشیبه آمده است:
فَقالَتْ: … وَ أیْمُ اللهِ لَیُمْضِیَنَّ لِما حَلَفَ عَلَیْهِ…(6)
آن بانو فرمود: … به خدا سوگند، او به آنچه برایش سوگند خورده، عمل میکند.
همچنین در نقل ابن عبد البَرّ (متوفّای 463)، مندرج در کتاب «الإستیعاب فی معرفة الأصحاب» (جلد 3، صفحه 100)، چاپ: بیروت؛ (جلد 3، صفحه 975)، چاپ: مصر، میخوانیم:
فَقالَتْ لَهُمْ: … وَ أیْمُ اللهِ لَیَفِیَنَّ بِها…(7)
آن بانو به ایشان فرمود:
… به خدا سوگند، او به آن [= سوگندش] وفا میکند.
در نتیجه با توجّه به فراهم آمدن همه امکانات لازم برای به آتش کشاندنِ خانه فاطمه زهراعلیهاالسّلام توسّط عمر، و اطمینان حضرت زهراعلیهاالسّلام به اقدام عمر مبنی بر سوزاندن، حاکی از آن است که تهدید به سوزاندنِ خانه، کاملاً جدّی و واقعی بوده است.(8)
1- توپ میانْتهی ،توپ تو خالی: فرهنگ عمید.
2- وقوع تهدید در عالم خارج.
3- نقل مشابه: أبوالفِداء (متوفّای 732)، «المختصر فی أخبار البشر» (جلد 1، صفحه 156)، چاپ: بیروت = (جلد 1، صفحه 165)، چاپ: مصر.
4- ر.ک: «روضة المناظر» (تألیف: ابن شَحْنه، متوفّای 882)، چاپ در حاشیه كتاب «الكامل» (تألیف: ابن أثیر، متوفّای 630)، ج 11، ص 113، چاپ الأفندی، 1301 ق (= ج 7، ص 164).
5- جلد 1، صفحه 586، رقم 1184، چاپ: مصر.
6- نقلهای مشابه: ابن أبیالحدید (متوفّای 656)، «شرح نهج البلاغه» (جلد 2، صفحه 45)، چاپ: بیروت؛ به نقل از جوهری (متوفّای 323) ـ متّقی هندی (متوفّای 975)، «كنز العمّال فی السنن الأقوال و الأفعال» (جلد 5، صفحه 651، رقم 14138)، چاپ: حلب، 1390 هـ.
7- نقلهای مشابه: نُوَیْری (متوفّای 733)، «نهایة الإرب فی فنون الأدب» (جلد 19، صفحه40)، چاپ: مصر، 1395 هـ ـ صَفَدی (متوفّای 764)، «الوافی بالوفیات» (جلد 17، صفحه 311)، چاپ: بیروت، 1401هـ.
8- در كتاب «هجوم اوّل به روایت یعقوبی» به این نكته تذكّر دادهایم كه «تهدید به احراق بیت فاطمهعلیهاالسّلام»، در دو نوبت، واقع شده است:
ـ نوبت اوّل مربوط به «هجوم منجر به شكست تحصّن» میباشد كه در این مرحله، حادثه آتشافروزی به وقوع نپیوست.
ـ نوبت دوم مربوط به «هجوم اصلی» میباشد كه به تصریح منابع معتبر امامیّه، در این نوبت، حادثه آتشافروزی تحقّق یافته و درب خانه فاطمهعلیهاالسّلام آتش گرفته است.
[ر.ک: «و آتش زبانه میكشید» (تألیف: علی لبّاف)، مركز فرهنگی انتشاراتی منیر.]
بنابراین، دیدگاه شیعیان مبنی بر شعلهور شدن آتش بر درب خانه فاطمهعلیهاالسّلام، تنها به حادثه «هجوم اصلی» اختصاص دارد كه متأسّفانه، در منابع اهل سنّت، به شدّت دستخوش حذف و تحریف گردیده است. [ر.ک: «حقایق پنهان» (تألیف: علی لبّاف، عدنان درخشان)، ص 26 ـ 29، مركز فرهنگی انتشاراتی منیر.]
منبع: www.sonnat.net