حقيقتاً هر كس كه واقع بين باشد و انصاف هم داشته باشد و تاريخچه انقلاب را هم خوب مطالعه كرده باشد، يقين پيدا ميكند كه اگر مسئله مرجعيت نبود، انقلاب پيروز نميشد. همان طور كه قبل از انقلاب اسلامي هم، جنبشهايي در كشور ما روي دادند كه به علت عدم رهبري آن توسط مرجعيت، ناكام ماندند دليلش هم اين است كه اكثريت قريب به اتفاق مردم ما مسلمانند و وقتي حكم مرجعي صادر ميشود، تا آخرين نفس و حتي تا پاي جان در اين راه تلاش ميكنند. عناصر و جرياناتي كه مذهبي نيستند، ميگويند ما به دنبال يك رشته اهداف سياسي هستيم و دليلي ندارد كه جانمان را به خطر بيندازيم. فداكاري كنيم و كشته بشويم. ولي مردم متدين به دليل نفوذ حكم مرجعيت، تا به آخر ميايستند. لذا يقين داشته باشيد در عصر روز 21 بهمن كه شاه به مأموران خود دستور داد كه حكومت نظامي برقرار كنند و هر كسي را كه در خيابان ديدند با تير بزنند،
اگر حكم مرجعيت در ميان نبود، مثل بسياري از كشورهاي دنيا، نظاميها موفق ميشدند.
اين مرجعيت امام بود كه وقتي فرمان دادند به خيابانها بريزيد و اگر شهيد بشويد در پيشگاه خدا مأجور هستيد، مردم لحظهاي ترديد نكردند. در چنين لحظهاي جز مرجعيت، كسي نميتوانست چنين فرماني بدهد و اين گونه هم اجرا شود.
بروز ديگر اين قدرت در مقطع جنگ تحميلي بود. اگر مرجعيت و اعتقادات مذهبي و به قول آنها، مناسبات مقلدي و مقلد نبود، اين حضور با شكوه وجود نداشت و دشمن پيش ميآمد و همه جا را ميگرفت. اگر نهادي به نام بسيج پيدا شد، مولود مرجعيت است. بنابراين اين گونه نيست كه مراجع و پيروان آنها انقلاب را مصادره كرده باشند، بلكه اساسا عناصر اصلي انقلاب، مرجعيت و وفاداران مرجعيت بودند. اين مسئلهاي است كه حتي دشمنان انقلاب هم آن را تصديق ميكنند، بنابراين اگر روشنفكران، به ويژه طيف غيرمذهبي آنها، خودشان تنها بودند، ما امروز به يقين وضع ديگري داشتيم و به اين تحول عجيب نميرسيديم. در مسئله حزب الله جنوب لبنان، به يقين ارتش اسرائيل قوي تر از تمام ارتشهاي كشور اسلامي و عربي و همسايههاي خود است، اما چيزي كه سبب موفقيت حزبالله شد، رابطه با مرجعيت و ايمان مذهبي مردم و دستور گرفتن از مرجع براي مقاومت بود. و يا مثلا در جريان اشغال عراق، اگر حضور و نقش آفريني هوشمندانه آيت الله العظمي سيستاني نبود، آمريكاييها چيزي از كيان و هويت آن ملت باقي نگذاشته بودند. انكار اين مسائل در واقع انكار بديهيات است.
از سخنان آیت الله مکارم شیرازی(www.nimghaarn.ir)
جوان خانه بنی هاشم!
دلم امشب و هر شب هوای تو دارد
و عاشقانه ترین لحظه ها را رقم می زند
تلخ و عاشقانه
بی مثال
اما سبک نیست
سنگین. به سنگینی هق هق آسمانی دلگرفته
چقدر نوشتن سخت است!
بدی دنیا آنست که باید واژه ها کنار هم بیاید و سر و سامان بگیرد
در این دنیای بی سر و سامان
چه چیز بی تو جای خود را دارد
واژه ها باید کنار هم بنشینند
مثل ما که نشسته ایم
بی خیال بودن یا نبودن باید که ایستاده باشیم
مرا ایستاده فرض کن!
به پاس تو محکم ترین کوه ها از شرم تو ایستاده اند.
افسوس که واژه انتظار هنوز در انتظار معنا شدن است
افسوس چه واژه هایی که تنها واژه ماند.
افسوس که محمد بزرگ با همه اصحابش مُرد.
و علی، فزتُ برب الکعبه
و فاطمه این واژه تاریخ را کَر کرد. هر آنچه بگویم هیچ نمی شنوند.
نمی گذارند به کوچه بنی هاشم سر بزنم.
و سر بر در خانه فاطمه ….
آه سلمان کاش جای تو بودم همه غم های مردن پیامبر را با دیوار و در خانه فاطمه می گفتم.
هر گاه دشمن حس می کند که در جایی مردم دارند می روند که با اتحاد کامل کاری را انجام دهند و کشور را به جلو ببرند، دست های گوناگون از آستین های مختلف بیرون می آید. انواع کلک ها و حیله ها به کار گرفته می شود. از آیات قران سوء استفاده می کنند.
چطور قرآن را در زمان امام علی علیه السلام بر سر نیزه کردند و مردم را فریب دادند!! مردم امروز که در فریب کاری و حیله گری از مردم زمان امام علی علیه السلام مسلما کمتر نیستند!!
به نام های مختلف مثل مبارزه با استبداد، روشنفکری، علم طلبی، اصلاح طلبی و …..جلوی اتحاد مردم را می گیرند.
خب دشمن ما قسم خورده است!!!!!!!!
قسم مؤکد!!! یعنی چی؟! یعنی از هر راهی که بتواند جلوی دین خدا را خواهد گرفت!!
خودش گفته که حق و باطل را با هم قاطی می کنم. یک کمی حق با یک کمی باطل که قاطی شوند، ساده لوحان و کم خردان فکر می کنند همین حقه!!!
اگر قرآن را مطالعه کنیم، می بینیم که این همیشه سنت بوده است که یک عده خود را بهتر و عاقل تر از دیگران بدانند و پابرهنگان را مسخره کنند.
شیطان یا ابلیس، هر زمان با ترفندی جدید به صحنه می آید.
بنابراین ای مردم ایران، با آگاهی تمام و کمال پای صندوق های رأی برویم تا مشت محکمی به دشمن بزنیم!!
دشمن از ما زخم های زیادی خورده است. نباید ناامید شویم و هر چه بیشتر این مشت ها را بزنیم، او، بیشتر از پا در می آید. چه بسا چندین مشت محکم دیگر کار او را برای همیشه یکسره کند!!
اِن شاءَ اللهُ
به گزارش «شیعه نیوز» ، در ادامه قتل عام مردم پاکستان به دست گروهک تروریستی سلفی ساعت 9 صبح ـ دوشنبه دهم بهمن ـ “سید تاثیر عباس زیدی” جوان 25 ساله پاکستانی در مقابل حسینیه"خیرالعمل"، واقع در منطقه “اف ـ بی ایریا بلوک ۲۰” محله “انچولی” مورد حمله سپاه تروریستی صحابه قرار گرفت و به شهادت رسید.
سید تاثیر عباس فرزند سید شاکر زیدی و برادر مداح معروف سید رضا عباس زیدی و بیست و دومین شهید شیعیان پاکستان در ماه جاری میلادی است .این جوان ۲۵ ساله برادر مداح معروف سید رضا عباس زیدی بود.همچنین مراسم گرامیداشت دکتر سید جعفر محسن رضوی پزشک شصت ساله که دو روز پیش در کراچی به شهادت رسید ، امروز برگزار خواهد شد.
وی ساعت ۱۰ صبح روز شنبه 8 بهمن در مقابل منزلش، واقع در محله “گلبرگ، بلوک ۱۳” از سوی یک موتور سوار با شلیک گلوله به شهادت رسید.
این پزشک شیعه رئیس کاروان زیارتی آل عبا و از مسئولین حسینیه آل عبا نیز بود و صاحب ۵ فرزند(۲ پسر و ۳ دختر) بود.
منبع: http://www.sonnat.net/