بروید در دریای رحمت خدا
و
هر جور غلطاندنتان بغلطید.
“المؤمن کالمیت بین یدی الغسال”
معارف برای کسانی که عطش امام شناسی دارند،
ظاهر می شود
و
محکومِ زمانِ ظهور امام نیست.
او می گفت:
از بس دورمان شلوغ است،
اگر کسی از خلوتی حرف بزند،
حواسمان پرت می شود و
وحشت می کنیم.
مرگ هم برای همین ترسناک است.
چون خلوت است و
جایی است که ندیده ایم.
اما وقتی بدانیم بعد از مرگ
همه چی هست، به جای یک مادر،
دو تا مادر، به جای یک ماشین، صد ماشین و……
هست،
دیگر ترس ندارد.
ما مشغول به خلوتی نیستیم.
هر که خواست ما را به خلوتی ببرد،
می ترسیم.
برای مثال، الان مشغول به نماز و روزه ایم.
خیلی از نماز و روزه مان هم لذت می بریم.
اما اگر نمازمان را به نیابت از امام زمان عج بخوانیم،
همه چیز پنچر می شود.
یعنی ذهنیات پنچر می شوند و
من و لذتم پنچر می شود و
نمازمان را برای عشق و حال خود نمی خوانیم
بلکه به نیابت از امام زمان عج می خوانیم.
حضرت چه متوجه می شوند وقتی می گویند: الله اکبر؟
تا حالا خدایی را می پرستیدیم که
خودمان تصور کرده بودیم.
اما خدایی را که ائمه درک کرده اند، نمی شناسیم.
اما آن ها که در راه ولایتند،
ولایت به آن ها فهمانده که
خدایی برای خودشان تصور کرده اند.
پس نماز و اعمال صالح را
به نیابت از ائمه انجام دهید.
این تازه اول راه است.
این همان خلوتی است.
نمازمان را انداختیم آن طرف.
خودمان را هم می اندازیم آن طرف.
آن وقت ببین چه نشانت می دهند؟
خودمان را تربیت کنیم که همه چیزمان را بدهیم برود.
اول هم چیزهایی را که خیلی
به آن ها اعتماد دارید، بدهید برود
تا دور و برتان خلوت شود.
نترسید از این که می ترسید.
حمدتان را اتصال دهید
به حمد حضرات، نه این که حمد حضرات را بفهمید.
نور چراغی که اینجاست،
بدون اتصال به منبع برق،
آیا می تواند از خود نور داشته باشد؟
ما این جا نور را می بینیم،
اما حقیقتش در اداره برق است.
حمد ما هم بدون اتصال به حضرات کار نخواهد کرد.
اعمال صالح را باید اتصال داد به منبع اش
که اهل بیت هستند.
اهل بیت در عشق، شور، جذبه و …. هستند.
اتصال که پیدا کنیم، این ها را می گیریم.
بِکُم فَتَح اللهُ وَ بِکُم یَختِم
کسی که نماز را ترک کرده است،
نفهمیده که نماز اتصال به حضرات دارد.
باید ادراک این اتصال را پیدا کنیم:
إن ذُکِرَ الخَیر کنتُم اولّه وَ اصلَه وَ فَرعَه و معدنه و …..
تمام عالَم وجود، حقیقت ولایت است.
او می گفت:
گریه بر حسین اعظم از زیارت است.
تمام انبیا و اولیاء، با تقرب به اباعبدالله، به خدا تقرب می جویند:
یا اباعبدالله انی اتقرب الی الله
و الی رسوله
و الی امیرالمؤمنین
و الی فاطمه
و الی الحسن
و الیک
بموالاتک و …..
پس نگویید: فلانی حسین زمان است
یا فلانی علی اصغر زمان است
یا فلانی علی اکبر زمان است
چون در روایت داریم:
لا یُقاسُ بِنا احدٌ
هیچکس قابل قیاس با ما نیست.
هر که حسین، اولاد و اصحاب او را
با افراد زمان خودش قیاس کند،
بدانید می خواهد گریه بر حسین را بگیرد.
امام زمان هم آمدند و همه جا قسط و عدل برقرار شد،
باز هم روضه حسین خوانده می شود.
حضرت زهرا در قیامت هم روضه سیدالشهداء را می خوانند.
حسین مال زمان نیست.
مگر توحید و خدا تعطیل می شود
که روضه حسین تعطیل شود؟
این محرم، ظهور توحید است.
قلب امام زمان در مرتبه “شاهداً و مشهوداً”
جدای از حسین،
به خدا مرتبط نمی شود.
چرا ائمه انقدر برای حضرت زهرا عزیز هستند؟
چون گریه کننده بر حسین اند.
امام زمان برای حضرت زهرا عزیزند
چون صبح و ظهر و شب
بر حسین گریه می کنند.
حسین علیه السلام در روز عاشورا،
خدا را معرفی کرد
و خدا در روز عاشورا،
حسین را معرفی کرد.
رسول خدا فرمود:
حسین منّی و أنا مِن حسین
من که پیغمبرم، از حسینم.
اگر حسین نبود،
خلقت نبود.
He said
Don’t say: The Husayn of time
Husayn was unique
There is no parable for Husayn in all universe
All Imams are unique
No one is comparable to them
Crying for Husayn
is greater than his Ziarat (pilgrimage)
All Imams approach God
by love of Husayn and crying for him
Zahra (as) loves Imams because
they cry for Husayn
Even when Mahdi (as) comes
and justice and equity is established
shrine of Husayn will be erected
Until world lasts
crying for Husayn is erected
even in the day of gudgment
Husayn is not time-limited
In Ashura
Husayn (as) annouced God
and God, annoused Husayn
Ashura is the appearance
of monotheism
Husayn wasn’t martyred
for salat (prayer)
but he was Martyred to show God
Husayn is witnessing God
and God is witnessing Husayn
If there was no Husayn
there was no creation