با نام خدا
آنها كه براي رضاي خدا قيام كرده اند، هيچ كسي نتوانست آنها را سركوب كند. ليكن آنان كه براي اهداف طبيعي و تصرف آب و خاك قيام كرده اند، احياناً زود سركوب يا از قيام خود منصرف شده اند؛ زيرا انگيزه ی الهي در قيام آنها وجود نداشت. يك انسان مبارز كه ديدگاه مادّي دارد، هرچه سالمندتر ميشود، انگيزه اش براي مبارزه كمتر ميشود؛ زيرا او براي مقام، پُست، اِعمال غرايز و مانند آن مي جنگد. وقتي دوران سالمندي او فرارسيد، همه ی اينها را از دست مي دهد؛ لذا او داعي ندارد كه بجنگد. ولي انسان الهي براي ذخيره ی آخرت خود مبارزه مي كند؛ لذا هرچه سنّ او بالاتر مي آيد، انگيزه ی نبرد و مبارزه در او بيشتر مي شود. اين دو، با يكديگر بسيار فرق دارند. امام راحل (قدّس سرّه) كه هنگام ارتحال در آستانه ی 90سالگي بود، تا آخرين لحظه همان حرفي را داشت كه در اوايل فرمود. در حالي كه رهبران ديگر در اين سنّ بازنشست هستند. فرق اساسي بين اين دو آن است كه آنها براي آب وخاك مي جنگند، در حالي كه او براي «فرشته شدن» نبرد مي كند؛ آنها براي نان و رفاه مبارزه مي كنند، و حال آنكه او براي تحصيل عقل و كسب بهشت مي جنگد. لذا هرچه سنّ او بيشتر مي شود، خوي رزم جويي و جهاد در او تقويت مي شود. فرق جهاد اسلامی با جهاد غير اسلامی در همين است.
برگرفته از کتاب بنیان مرصوص امام خمینی (ره) حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی
پیوند: http://esramagazine.net/jamadi32/?p=426
با نام خدا
اما آنچه كه ما موظفيم به اين بانو اقتدا كنيم و وظيفه داريم، مأمور هستيم و راهش هم ممكن است آن است كه اين بانو (سلام الله عليها) هم در اعتقادات، هم در اخلاق، هم در حقوق، هم در فقه مطالب فراواني را فرمودند و عمل كردند و تعليم دادند و دستور عمل كردن را هم به ما دادند.
سرّ اينكه در پايان بخش اول به اين نتيجه رسيديم كه وجود مبارك فاطمه آمد كه بماند؛ نه آمد كه برود؛ نظير افراد ديگر نيست كه ميآيند و ميروند بلكه او آمد كه بماند و اگر اميرالمؤمنين (سلام الله عليه) درباره عالمان دين فرمود: «العلماء باقون ما بقي الدهر» مصداق كامل و بالذات اين علما خود معصوميناند و چون فرمود: «نحن العلماء وَشيعتنا المتعلمون وَسائر الناس غثاء» و اگر علما شامل غير معصوم بشود بالعرض و بالتبع است. آن عالمي كه ارتباطش به اهل بيت كامل است آن ميماند؛ آن عالمي كه بهره ولايياش كم است كم ميماند؛ آن كه بيولايت است «ذلك ميت الاحياء» مانند ديگران از بين ميرود و از ياد ميرود.
به نام خدا
می دانستيد که در چندکيلومتری اصفهان، در دهات اطراف شهرکرد، مردم غسل کردن را که بلد نيستند، عقد کردن برای ازدواج را هم نمی دانند و زنا را کاری عادی می دانند؟چادر سر کردن را خيلی بد می دانند!! نماز هم بلد نيستند!!
جای بسی شرمساری برای ما مسلمانان است!!
غذایی برای خوردن ندارند، اما ماهواره دارند!!
سه روستا با نام های بُندُر، آبتک و طُرزه، از توابع پشت کوهِ فريدون شهر، در حوالی شهرکرد هستند.