گنجینه اسرار
سرّی اندر گوش هر یک، باز گفت باز گفت: این راز را باید نهفت
با مخالف، پرده دیگرگون زنید با منافق، نعل را وارون زنید
خوش ببینید از یسار و از یمین ز آنکه دزدانند ما را در کمین
بی خبر، زین ره نگردد تا خبر ای رفیقان، پا نهید آهسته تر
پای ما را نی اثر باشد نه جای هر که نقش پای دارد، گو میای
کس مبادا ره بدین مستی برد پی بدین مطلب، به تردستی برد
در کف نامحرم افتد، راز ما بشنود گوش خران، آواز ما
راز عارف بر لب عام اوفتد طشت اهل مهنی از بام اوفتد
عارفان را قصه با عامی کشد کار اهل دل به بدنامی کشد
این وصیت کرد با اصحاب خویش تا به کلی پرده برگیرد ز پیش
گفتشان کی سر خوشان می پرست خورده می از جام ساقی الست:
اینک آن ساقی به کف ساقی منم جمله اشیا فانی و، باقی منم
در فنای من شما هم، باقئید مژده ای مستان که مست ساقئید
منبع: گنجینه اسرار، عمان سامانی، ص 75.
منبع:www.sonnat.net
آزادی در اسلام،
یعنی انسانیت رها شده،
حال آنکه این واژه در قاموس غرب،
معنای حیوانیت رها شده را متضمن است.
از دیدگاه اسلام،
آزادی و دموکراسی
براساس آن چیزی است که
تکامل انسانی را ایجاب می کند.
مرتضی،مطهری،پیرامون انقلاب اسلامی،ص8
آزادگان جهان که سبک باری، سبک بالی و قابلیت تحرک و پرواز،
اصیل ترین آرزوی آنها است،
از آن جهت زهد و قناعت را پیشه می سازند که
نیازها را تقلیل دهند و به نسبت تقلیل نیازها،
خویشتن را از قید اسارت اشیا و اشخاص رها سازند.
مرتضی،مطهری،سیری درنهج البلاغ،ص231
منبع: www.sonnat.net