برای تبهکاری های خود
اصل و قانون نتراشیم
شرح نهج البلاغه/علامه جعفری
آنجا که حیله گری هشیاری نامیده می شود، هشیاری ها به وسیله تخدیر عامل خودخواهی از عرصه حیات رانده شده اند!!
شرح نهج البلاغه/علامه جعفری
مضمون جمله على علیه السلام كه مىگويد : « پرده دين، مرا از شما پوشيده است » اشاره به پليدترين بهرهبردارىها از پديده عالى دين است . آن تبهكاران غوطهور در رويدادهاى بىمحاسبه زندگى و آن به زنجير كشيده شدگان عادات و تقاليد ميخكوب كننده، معنايى از دين را براى خود پذيرفته بودند، بجاى آنكه نشان دهنده واقعيات بوده باشد، واقعيتها را مىپوشانيد .
آيا روشنتر و صريحتر از شخصيت امير المؤمنين را مىتوان تصور نمود ؟
پس چرا آنان درك نمىكردند ؟ چه دينى داشتند كه چهره انسان الهى على علیه السلام را از آنان مخفى مي داشت؟ هيچ، يك دين حرفهاى، يك دين وسيله سودجويى، يك دين وسيله ثروت و مقام . . . ؟
آيا با اين عينكهاى ساخته از درونهاى ناپاك، مىتوان به على علیه السلام نگريست و او را شناخت؟ اينان كالبد ظاهرى او را مىديدند، چنانكه كالبد ظاهرى معاويهها را هم مىديدند و براى آنان مفهوم انسان در همان كالبد ظاهرى خلاصه شده بود. ولى على علیه السلام آنان را بخوبى مىشناخت . دليل اين شناسايى چه بود؟
خود او صريحا توضيح مىدهد كه دليل شناسائى من شما را، صدق نيّت و صفاى درونى من است.
آيينه صيقلى دل همه چيز را نشان مىدهد، هنگامى كه صفاى دل به حدّ نصاب مىرسد و فطرت پاك به فعاليت مىافتد، هر نمود و رويدادى خود را با تمام عوامل به وجود آورندهاش در اختيار آن دل و فطرت قرار مىدهد. اين حقيقتى است كه انسان شناسان اصرار به واقعيتش دارند، بقول جلال الدين مولوى:
آيينه دل چون شود صافى و پاك
نقشها بينى برون از آب و خاك
هم به بينى نقش و هم نقاش را
فرش دولت را و هم فرّاش را
من نگهبان راههاى حقّ هستم كه از ميان جادّههاى گمراهى كشيده شده است چنان كه رگههاى الماس در لابلاى انبوه ذغال سنگ وجود دارد، « حق » و راههاى روشنش در ميان جادّههاى باطل و گمراهى است.
بیشتر بخوانید:
شرح نهج البلاغه، علامه محمدتقی جعفری
http://www.balaghah.net/nahj-htm/far/id/tarjome-sharh/jafari/1/
بسم الله الرحمن الرحیم
اندیشیدن به روح انسان با بصیرت حیات می بخشد.
(امام علی علیه السلام)